۱۳۹۰ دی ۳۰, جمعه

سه تن از شهروندان اهل سنت در کامیاران بازداشت شدند


سه تن از فعالین اهل سنت در شهرستان کامیاران به دلیل اعتراض به سخنان یک روحانی شیعه از سوی ماموران اطلاعات نیروی انتظامی و به دستور دادستان عمومی و انقلاب این شهرستان بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از کامیاران، علی اکبر کمانگر، خبات عزیزی و سیف الله روحانی سه تن ازنمازگزاران اهل سنت کامیاران از سوی ماموران اطلاعات نیروی انتظامی وبا دستور دادستان عمومی وانقلاب این شهرستان روز گذشته بازداشت شدند.
این فعالین به دلیل اعتراض به سخنان اهانت آمیز یک روحانی شیعه بنام حجة الاسلام ربانی درنمازجمعه مسجد جامع اهل سنت کامیاران ایرادکرده بود، بازداشت شدند.
خواسته نمازگزاران ومعترضین عذرخواهی حجة الاسلام ربانی ازمردم این شهرستان به خاطراظهارات اهانت آمیزنسبت به یکی ازصحابه پیامبربود که با واکنش تند ماموران امنیتی این شهرستان مواجهه شد.
تاکنون اتهام انتسابی به بازداشت شدگان اعلام نگردیده است.

جوان ۱۹ ساله با گذشت اولیای دم از اعدام نجات یافت


جوان ۱۹ ساله ای که متهم بود در حین وظیفه پرستاری از یک پیر زن ۸۰ ساله با درگیری با وی موجب مرگ او شده است پس از گذشت اولیای دم از اعدام نجات یافت.
پس از گزارش پزشکی قانونی این جوان به عنوان تنها مظنون ارتکاب قتل شناخته شد و بعد از اعتراف به درگیری منجر به قتل با پیرزن با قرار بازداشت روانه زندان شد.

جلسه رسیدگی به این پرونده در تاریخ ۱۶ مرداد سال گذشته در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی محمدسلطان همت‌یار برگزار شد.

شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده، بزه انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. تنها فرزند مقتول نیز خواسته خود را قصاص متهم عنوان کرد.

در ادامه جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: حدود ۸ ماه بود که به عنوان پرستار خانگی مقتول و شوهرش استخدام شده بودم. رابطه خیلی خوبی باهم داشتیم ولی بعضی اوقات درگیری لفظی پیدا می‌کردیم.

وی ادامه داد: روز حادثه مقتول از مراسم ختم یکی از آشنایانش برگشت و با من بر سر بی‌دقتی در انجام امور خانه و همچنین غذا ندادن به شوهرش که قادر به حرکت نبود درگیر شد.

متهم ادامه داد: عصایش را به سمت من پرتاب کرد و به سمت من آمد، من هم با عصبانیت گردنش را فشار دادم و روی زمین انداختم. ابتدا فکر کردم شوخی می‌کند اما وقتی دیدم حالش بد است با فرزندان شوهرش و اورژانس تماس گرفتم اما او مرده بود.

وی در ادامه اظهاراتش گفت: شوهر مقتول شاهد درگیری ما بود اما به خاطر ناتوانی حرکتی،‌ قادر نبود ما را از هم جدا کند. او مبتلا به فراموشی نیز هست و از روز حادثه چیزی به یاد ندارد.

بعد از اظهارات متهم، وکیل اولیای‌دم مدعی شد که متهم از زندان با دختر و داماد مقتول تماس گرفته و مدعی شده است که از سوی عده‌ای مأمور انجام قتل بوده است.

به گزارش فارس، متهم در بیان آخرین دفاع و ضمن انکار این ادعا گفت: کسی به من دستور قتل نداده است و من از ارتکاب قتل پشیمان هستم.

بعد از اظهارات متهم، قاضی همت‌یار ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه متهم را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی خانواده مقتول محکوم کرد.

بعد از تأیید حکم در دیوان عالی کشور، اولیای دم رضایت خود را اعلام کردند که امروز جلسه محاکمه متهم از جنبه عمومی جرم برگزار شد. متهم در نهایت براساس حکم جدید با احتساب ایام بازداشت و تعلیق ایام باقی مانده در حکم، از زندان آزاد می‌شود.

نگرانی از وضعیت جسمی مهدی خزعلی

 ۱۰ کیلو کاهش وزن، دستی گچ گرفته و چند دندان لق شده حاصل بازداشتی خشونت بار و اعتصاب غذایی ۱۰ روزه است. 

خانواده مهدی خزعلی، نویسنده منتقد جمهوری اسلامی که روز پنج شنبه، توانستند با او ملاقات کنند، به رادیو فردا گفتند که دکتر مهدی خزعلی در اثر اعتصاب غذا، بیش از ۱۰ کیلو از وزن خود را از دست داده و از شرایط جسمانی مناسبی برخوردار نیست. 

به گفته آنها اودر جریان بازداشتش در ۱۹ دی ماه از ناحیه دست دچار شکستگی استخوان شده و دست او را در زندان گچ گرفته اند. پیش از این همسر آقای خزعلی در مورد برخورد ماموران در زمان بازداشت اقای خزعلی به رادیو فردا گفته بود که در زمان بازداشت به سوی همسرش حمله کرده اند و او را با صورت به زمین انداختند. 

مهدی خزعلی همان زمان از شکسته شدن استخوان دستش خبر داده بود. آن گونه که خانواده آقای خزعلی می گویند او و یک نفر دیگر در سلولی با ابعاد دو متر در دو متر نگهداری می شود و تا روز ملاقاتش یعنی ۱۰ روز پس از بازداشت از حق داشتن هواخوری محروم بوده است. 

خانواده آقای خزعلی می گویند از وی در مدت بازداشت هیچ بازجویی به عمل نیامده و معتقدند که هدف از بازداشت مهدی خزعلی دور نگه داشتن او از جامعه و ممنوع کردن نوشتن برای او است. 

خانواده دکتر خزعلی به رادیو فردا گفتند که آقای خزعلی برای نوشتن درخواست ملاقات با دندان پزشک تقاضای خودکار کرده است اما حتی برای این کار نیز ماموران زندان حاضر نشده اند که به او خودکار بدهند. آن گونه که خانوده دکتر خزعلی می گویند یکی از اتهامات او مصاحبه با رسانه های خارجی عنوان شده است. 

آقای خزعلی کمی پیش از بازداشتش در گفت و گو با رادیو فردا گفته بود با محدود شدن فضای اطلاع رسانی در ایران راهی جز اطلاع رسانی از طریق رسانه های خارج از ایران باقی نمانده است. مهدی خزعلی پیش از این چهار بار دیگر نیز بزداشت شده بود و در دوره پیشین بازداشتش نیز اقدام به اعتصاب غذا کرد و پس از ۲۵ روز از این اعتصاب به قید وثیقه آزاد شد. 

ابوالقاسم خزعلی، از روحانیون سرشناس و محافظه کار جمهوری اسلامی از اعمال فرزند خود اعلام برائت کرده است. اما در همین حال مهدی خزعلی بارها تاکید نموده با همه احترامی که برای پدرش قایل است، معتقد است که جهاد واجب را نمی‌شود به امر پدر ترک کرد. 

با این که به گفته مسئولان جمهوری اسلامی، هر اقدامی برای تحریم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی جرم محسوب می شود اما آقای خزعلی در وب سایت خود تاکید کرده بود «۱۲ اسفند قطعا اولین انتخاباتی خواهد بود که در خانه خواهم ماند و پای هیچ صندوق رأیی حاضر نخواهم شد.»

محکومیت استادان دانشگاه آنلاین بهائیان به چهار تا پنج سال زندان

شعبۀ ٣٦ دادگاه تجدید نظر استان تهران ٦ تن از استادان دانشگاه مجازی بهائیان ایران را در مجموع به ٢٥ سال زندان محکوم کرد.
این عده پیش از این در دادگاه بدوی در شعبۀ ٢٨ دادگاه انقلاب به همین مدت زندان محکوم شده بودند ودادگاه تجدید نظر در عمل جز تأیید حکم دادگاه نخست کاری دیگر نکرده است. 
به گزارش کمیتۀ گزارشگران حقوق بشر، بر اساس احکام صادره در دادگاه تجدید نظر، کامران مرتضائی به ٥ سال زندان و ریاض سبحانی، رامین زیبائی، فرهاد صدقی، محمود بادوام و نوشین خادم هریک به ٤ سال زندان تعزیری محکوم شده اند.
این افراد طی ٨ ماه اخیر در بند ٢٠٩ زندان اوین و ندان رجائی شهر کرج بوده اند.
افزون بر این یکی دیگر از استادان بهائی این دانشگاه مجازی یا"آنلاین" به نام وحید محمودی که با دیگر محکوم شدگان دستگیر و در دادگاه بدوی به ٥ سال زندان تعزیری محکوم شده بود در دادگاه تجدید نظر خوشبختانه ٥ سال زندان تعلیقی گرفت و آزادی خود را باز یافت.
در جمهوری اسلامی ایران، جوانان بهائی تنها مجازند در سطح ابتدائی و متوسطه در مدارس به تحصیل بپردازند و حق ورود به دانشگاه های کشور را ندارند. 
برای مقابله با این مشکل، بهائیان ایران به ایجاد یک دانشگاه "آنلاین" دست زده اند اما این دانشگاه و کلاس های محدود آن که بیشتر در منازل تشکیل می شود هر از چندگاهی مورد یورش و هجوم مأموران امنیتی قرار می گیرد و به بازداشت ها و محکومیت مسئولان و اداره کنندگان به زندان منجر می شود.

میلاد کریمی، عضو اتحادیه دانشجویان کرد به زندان محکوم شد


یک فعال دانشجویی عضو «اتحادیه دانشجویان کرد» در کردستان توسط دادگاه تجدید نظر این استان به زندان محکوم شد.
به گزارش دانشجونیوز، «میلاد کریمی»، دانشجوی دانشگاه آزاد سنندج و نایب دبیر اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد که پیش از این از سوی دادگاه بدوی به یک سال وشش ماه حبس محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان به شش ماه کاهش یافته است.
بر اساس این گزارش، میلاد کریمی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه آزاد سنندج بدلایل نامشخصی شهریور ماه سال جاری به ستاد خبری وزارت اطلاعات شهر سنندج احضار و بلافاصله بازداشت شده بود.
بر پایه گزارشات پیشین دانشجونیوز، در چند ماه گذشته پیش از ۵ دانشجوی کرد عضو«اتحادیه دانشجویان کرد» بنا به دلایل نا مشخصی بازداشت و به قرنطینه زندان استان کردستان منتقل شده بودند.
میلاد کریمی، مهدی دعاگو، شیرزاد کریمی و سوران دانشور وخبات عارفی، از جمله این دانشجویان بوده اند که در ماههای اخیر از سوی نیروهای امنیتی حکومت ایران بازداشت شده اند.
از سوی دیگر با گذشت چند هفته از بازداشت ۳ تن از دانشجویان کرد دانشگاه پیام نور مریوان که به علت شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز بر علیه عملیات نظامی ارتش ترکیه در منطقه‌ی شرناخ و کشته شدن ٣۵ شهروند کُرد، بازداشت شده بودند، هیچ خبری از سرنوشت آنان در دست نبوده و نگرانی ها از وضیعت آنان افزایش یافته است.
در چندین سال گذشته بسیاری از فعالان دانشجویی به بهانه های واهی پس احضار به ستادهای خبری مورد تهدید و آزار و اذیت قرار گرفته و در بسیاری از مورد بازداشت می شوند که کشته شدن ابراهیم لطف الهی، از فعالان دانشجویی کرد در کردستان بدست نیروهای امنیتی از آن جمله است.
این در حالی که طبق مفاد مذکور در ایین نامه های دادرسی کیفری، بر صدور حکم کتبی برای جلب متهم تاکید شده و وزارت اطلاعات ایران بدون ارسال هیچگونه احضاریه کتبی، فعالان دانشجویی و سیاسی را احضار نموده و مورد آزار و اذیت قرار می دهد.

فرشته شیرازی به مرخصی آمد


فرشته شیرازی، فعال حقوق زنان که اخیرا از سوی دادگاه تجدید نظر استان مازندران به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود جهت درمان بیماری به صورت موقت آزاد شد.
این فعال حقوق زنان که اخیرا موفق به اخذ ۵ روز مرخصی استعلاجی شده است به تارنمای تغییر برای برابری گفت: «بعد از ابلاغ رای تجدید نظر از دیروز به مدت ۵ روز به او مرخصی داده اند که بتواند برای کمر و گردنش به پزشک مراجعه کند.»
فرشته شیرازی ششم مهرماه امسال در دو دادگاه به سه سال حبس تعزیری و هفت سال ممنوع الخروجی محکوم شد. اتهامات این فعال حقوق زنان در دادگاه نخست عبارت بوده است از: تشویش اذهان عمومی از طریق نشر اکاذیب، توهین به مقامات از طریق نوشتن در وبلاگ شخصی اش که بدین منظور به دو سال حبس محکوم شده است. در دادگاه دیگری او به تبلیغ علیه نظام محکوم شده است که بدین منظور هم حداکثر حکم را یعنی یک سال حبس تعزیری دریافت کرده است.
فرشته شیرازی در این دادگاه ها از داشتن وکیل محروم بود.

اجرای حکم سه سال حبس مهدی فرحی شاندیز، معلم و فعال کارگری

مهدی فرحی شاندیز از فعالین کارگری، اواسط دی ماه سالجاری جهت تحمل سه سال حبس تعزیری به زندان اوین منتقل شد. 

به گزارش کمیته هماهنگی، مهدی فرحی شاندیز آخرین بار هنگامی که به شعبه ۸ دادگاه انقلاب برای باز پس گرفتن وسائل شخصی خود که سال گذشته ۸۹ در جریان دستگیری اش به مناسبت گرامی داشت روز جهانی کارگر ضبط شده بود، مراجعه کرد با برخوردهای نامناسب رئیس این شعبه مواجه شده و با نسبت دادن اتهام واهی «اخلال در نظم»، دستگیر نمود. 

مهدی فراحی شاندیز، معلم و فعال کارگری که به اتهامات واهی به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شده بود حدود دو هفته پیش در زندان اوین و در بند ۳۵۰ محبوس شده است. 

لازم به یادآوری است که آقای مهدی فرحی شاندیز معلم حق التدریسی، تا کنون بارها توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شده است. 

افزایش نگرانی ها از سرنوشت ۳ دانشجوی کرد دانشگاه پیام نور مریوان


با گذشت چند هفته از بازداشت ۳ تن از دانشجویان کرد دانشگاه پیام نور مریوان که به علت شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز بر علیه عملیات نظامی ارتش ترکیه در منطقه‌ی شرناخ و کشته شدن ٣۵ شهروند کُرد، بازداشت شده بودند، هیچ خبری از سرنوشت آنان در دست نبوده و نگرانی ها از وضیعت آنان افزایش یافته است.
به گزارش دانشجونیوز،سه دانشجوی کرد دانشگاه پیام نور مریوان بنام های ژیار سلامتیان ، دانا لنج آبادی، دانا رستمی و خالد (ماردین) ایوازه که از مدت ها پیش در بازداشت نیروهای امنیتی بسر می برند، هیچ خبری در دست نبوده و گمانه زنی ها از آزار و اذیت این دانشجویان در سلول های انفرادی دستگاههای امنیتی حکومت ایران حکایت دارد.
سامانه خبری کردپا، از منابع حقوق بشری کردستان گزارش داده که پنجم دی‌ماه امسال نیز دو دانشجوی دانشگاه پیام نور مریوان به نام‌های دانا رستمی، دانشجوی رشته‌ی مدیریت دولتی و خالد (ماردین) ایوازه دانشجوی رشته‌ی حقوق، توسط مأموران امنیتی اداره‌ی اطلاعات مریوان بازداشت و روانه‌ی زندان شدند که بعدها دانا رستمی آزاد گردید.
گفته می شود خانواده‌های دانشجویان دربند برای چندمین بار به مراکز امنیتی شهرستان مریوان جهت اطلاع از سرنوشت فرزندانشان مراجعه نموده و هر بار بدون پاسخ قانع‌کننده‌ای از سوی نیروهای امنیتی مواجه شده‌اند.
همچنین بنا به گزارشات پیشین دانشجونیوز، روز جمعه ۲۳ دی ماه، دو دانشجوی دانشگاه پیام نور مریوان به نام های ژیار سلامتیان دانشجوی رشته حقوق و دانا لنج آبادی دانشجوی رشته اقتصاد کشاورزی، در پی احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات و برخورد توهین آمیز بطور جداگانه بازداشت شده اند.
گفته می شود ژیار سلامتیان روز جمعه حدود ساعت ١٢ ظهر ازسوی ستاد خبری این شهر احضار گردیده که بنابر گفته‌های شهود عینی ، در هنگام مراجعه‌ی نامبرده به اداره‌ی اطلاعات مریوان به شیوه‌ای بسیار غیرانسانی و توهین آمیز با وی برخورد شده بود.
همزمان نیز خبرها حاکی ازآن بود که راس ساعت ١٤ همان روز یک دانشجوی دیگر به نام دانا لنج‌آبادی که دررشته‌ی اقتصاد کشاورزی دانشگاه پیام نور مریوان مشغول به تحصیل می‌باشد، نیز پس از احضار به وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بود.
به گفته نزدیکان این دانشجویان بازداشتی، احتمال دستگیری آنها را مشارکت در مراسم اعتراضی علیه ترکیه به مناسبت کشتار ٣٥ نفر از کوردهای شمال کردستان که در در جریان حمله جنگنده های ارتش ترکیه به یکی از روستاهای مرزی صورت گرفت، بوده است.

آرش صادقی بدون تفهیم اتهام در بازداشتگاه ۲۰۹ بسر می برد


 آرش صادقی، فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران که ۲۵ دی ماه با ضرب و شتم از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بود به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این فعال دانشجویی امروز موفق به تماس با منزل پدر بزرگ خود شده از انتقال خود به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد.

وی در این تماس تلفنی ضمن بیان اینکه تاکنون تفهیم اتهامی در مورد بازداشتش صورت نگرفته است گفت: «تا زمانی که اتهامم تفهم نشود در بازجویی ها سوالات را پاسخ نخواهم داد.»

آرش صادقی که در پرونده پیشین خود محکومیت ۴ سال حبس تعلیقی دارد روز ۲۵ دیماه به دلیل نامعلومی از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بود.

گریم خاص فاطمه معتمدآریا باعث توقیف و حذف "پریناز" از جشنواره شد


در حالی که هم‌چنان بسیاری از مخاطبان امیدوارند فیلم جدید بهرام بهرامیان با عنوان "پریناز" را در جشنواره ببینند اما تازه ترین اخبار حکایت از آن دارند که ان فیلم فعلا توقیف است و نمایش آن در جشنواره منتفی است.
به گزارش شبکه ایران، در دو روز گذشته بهرام بهرامیان کارگردان فیلم به همراه تهیه کننده آن عبدالمحمد نجیبی در جلساتی که با دست اندرکاران جشنواره داشت سعی کرد آنها را نسبت به نمایش این فیلم در جشنواره متقاعد کند اما گویا این جلسات نتیجه مثبت نداشته و نمایش فیلم در جشنواره منتفی است.
بهرامیان سعی خود را کرد که با اعمال اصلاحات پیشنهاد شده از سوی دست اندرکاران جشنواره، نسخه ای قابل نمایش از فیلم را به مسئولان ارائه دهد اما گویی با نمایش همین نسخه اصلاح شده هم موافقت نشده است.
گویا گریم خاص فاطمه معتمدآریا در این فیلم عامل اصلی اصلاحات وارده بر آن بوده است و بهرامیان هر اندازه که کوشیده با اصلاحات پیشنهادی کنار آید اما در نهایت حتی شرایطی برای دریافت پروانه نمایش موقت فیلم هم فراهم نشده است!


انتقال داوود بهمن آبادی به انفرادی سپاه پاسداران


 طی هفته گذشته داوود بهمن آبادی، وبلاگ نویس بازداشتی به سلولهای انفرادی بند ۲ الف که در اختیار بازجویان اطلاعات سپاه قرار دارد؛ منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، این وبلاگ نویس بازداشتی و جانباز جنگ ایران و عراق در طی هفته گذشته و در پرونده سازی دیگری به سلولهای انفرادی بند ۲ الف منتقل شده است.

وی که در دوم آذر ماه از سوی پلیس امنیت احضار و به وزارت اطلاعات تحویل شده بود پس از انجام بازجویی ها در بند ۲۰۹ به اتهام وبلاگ نویسی مدتی را به صورت بلاتکلیف در بند مذکور بسر برده و سپس در پرونده سازی دیگری تحویل اطلاعات سپاه شده است.

داوود بهمن آبادی که از بیماری آرتروز گردن و پروستات رنج می برد در طی مدت بازداشت مورد رسیدگی پزشکی قرار نگرفته است.

نامبرده از زمان بازداشت تاکنون در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ و دو الف از حق ملاقات با خانواده و حق دسترسی به وکیل محروم بوده است.

محمد جراحی، فعال کارگری بازداشت شد


به دنبال دستگيری شاهرخ زمانی، محمد جراحی فعال کارگری اهل تبريز نيز در منزلش بازداشت شد.
محمد جراحی طی تماس تلفنی از بند قرنطينه ی زندان تبريز اطلاع داده که او و شاهرخ زمانی برای اجرای حکم به زندان منتقل شده اند.
به گزارش کانون مدافعان حقوق کارگز، به گفته ی محمد جراحی هيچ احضاريه برای اين دو نفر ارسال نشده است وآنها به صورت ناگهانی وغافلگيرانه برای اجرای حکم بازداشت شده اند. درحالی که بر طبق روال معمول،‌ برای افرادی که دارای وثيقه هستند قانونا بايد ابتدا حکم به خود متهم و سپس به ضامن يا وثيقه گذار آنان ابلاغ شود.
لازم به ذکر است که محمد جراحی به ۵ سال و ششم ماه و شاهرخ زمانی به ۱۱ سال زندان محکوم شده بودند با قرار وثيقه در بيرون زندان به سر می برده اند.

دو کارگر در پالایشگاه نفت بندر عباس سوخته و یک کارگر در رشت جانباخت

 ساعت ۶ عصر روز سه شنبه هفته پیش کارگران پالایشگاه نفت بندرعباس کار خود را به پایان رسانده و مشغول تعویض لباس کار خود هستند به امید اینکه راهی خانه شوند که در این میان کارفرما دو مکانیک از واحد ۷۱ پالایشی را فرا میخواند: رضا کشاورز و ابراهیم مریدی برای انجام رفع نشتی گاز آماده شوند.

به گزارش ایلنا، با وجود اتمام ساعت کاری وحضور کارگران تازه نفس شیفت بعدی به اصرار کارفرما این دو کارگر دست از تعویض لباس برداشته و برای رفع نشتی از لاین گاز که پایین یکی از دستگاهها (تلمبه) در حال کار بوده بوده دو کارگر مکانیک رضا کشاورز و ابراهیم مریدی با لباس غیر ایمن اما ماسک دار از پله ها تا ارتفاع ۴، ۵ متری بالا می روند.

ساعت حدود ۶ با پیشروی نشتی گاز مواد از بالا به روی تلمبه می ریزد و آتش سوزی رخ می دهد و به ارتفاع سرایت می کند، کارگران اسیر زبانه های آتش می شوند.

مریدی با ۳۵ درصد سوختگی و کشاورز با بیش از ۸۵ درصد سوختگی از نوع درجه ۳ طبق تشخیص بخش سوختگی بیمارستان شهید محمدی بندرعبا س پس از چند روز بستری شدن به بیمارستان شهرستان یزد منتقل می شوند و متاسفانه امروز رضا کشاورز جان سپرد.

کارگر ی که خود شاهد ماجرا بود می گوید: به دلیل وجود گازهای خطرناک و نبود اقدامات پیشگیرانه ای چون حضور آتش نشان و بازرسی قبل از ادامه کار و مدیریت عجولانه باعث بروز چنین حادثه ای شد. هرچند که با حضور آتش نشان در این حادثه با وجود تجهیزات و ماشین آلات مجهز عملکرد مطلوبی ارایه نشد.

کارگر دیگری ضمن اشاره به نبود امنیت شغلی می گوید: مسئولین تعمیرات در بسیاری از مواقع برای انجام کار عجله به خرج می دهند و با وجود خستگی روزانه با تهدیداتی چون تعلیق و قطع اضافه حقوق و حتی اخراج مواجه می شویم.

در گفتگوی تلفنی با روابط عمومی پالایشگاه نفت بندرعباس، ضمن برخورد غیر حرفه ای با خبرنگارما حاضر به توضیح در این خصوص نشد و آن را موکول به جلسه ای با حضور مسئولین کرد.
هم چنین امروز بر اثر انفجار در یک ایستگاه گاز در بیست کیلومتری شهر صنعتی رشت که روز پنجشنبه رخ داد، دست کم یک نفر کشته شد.
به گزارش فارس، مدیر عامل آتش نشانی رشت گفت: نگهبان ایستگاه گاز رشت در انفجار آن جان خود را از دست داد.

شش هزار قلیان در جلوگیری از آلودگی هوا و ناهجاری اجتماعی معدوم شد

 تارنمای حکومتی عصر ایران در خبری اعلام کرد پیش از ظهر امروز همزمان با ۲۹ دی ماه روز هوای پاک، شش هزار قلیان در پارک ساحل دولت در اهواز معدوم شد. 

معاون خدمات شهری شهردار اهواز در این مراسم گفت: این قلیان‌ها در چند ماه گذشته از پارک‌ها، جاده‌های ساحلی و بلوارها اهواز جمع آوری شده‌اند. 

علیرضا عالی‌پور افزود: تیرماه امسال نیز چهار هزار قلیان جمع آوری و معدوم شد که با این حساب از ابتدای امسال تعداد قلیان‌های معدوم شده به ۱۰ هزار می‌رسد. 

عضو شورای سلامت قلیان را یکی از مظاهر آلایندگی شهر و ضرر آن را معادل ۱۰۰ نخ سیگار دانست و افزود: مصرف قلیان به تدریج به ناهنجاری اجتماعی تبدیل شده است و دختران و پسران زیادی روزانه در اماکن عمومی از قلیان استفاده می‌کنند. 

به گفته وی، خانواده‌های بسیاری از مصرف قلیان در پارک‌ها اظهار نارضایتی کرده‌اند.

صدور هشت سال حکم حبس برای دو فعال سیاسی مهاباد و بوکان


یک شهروند اهل مهاباد توسط دادگاه انقلاب اسلامی این شهر به زندان محکوم شد.
به گزارش موکریان، یک شهروند مهابادی به نام جعفر(سلطان) افشاری از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام همکاری با یکی از احزاب مخالف به تحمل پنج سال حبس محکوم شد.
جعفر(سلطان) افشاری که حدود یک سال است در زندان به سر می برد، هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه دوران محکومیت خود را سپری می نماید.
همچنین یک شهروند اهل بوکان واقع در استان آذربایجان غربی به حبس محکوم شد.
این شهروند که هادی حسن زاده نام دارد از طرف دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام امنیتی به سه سال حبس محکوم شده است.
گفته می شود نامبرده که پیشتر مدتی را در بازداشت بسر برده بود با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است.

تهدید خانواده فتاح سبحانی از سوی وزارت اطلاعات


ماموران امنیتی و اطلاعاتی در تماس های تلفنی مکرر و احضار پدر فتاح سبحانی از بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات ۸۸، فشار بر خانواده این فعال سیاسی را افزایش داده اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ماموران وزارت اطلاعات با این تهدید ها و آزار و اذیت خانواده فتاح سبحانی خواهان معرفی وی به وزارت اطلاعات شدند.
فتاح سبحانی از بازداشت شدگان بعد از انتخابات سال ۸۸ است که در آستانه اتمام محکومیت خود از سوی دادستانی در لیست زندانیان که مورد عفو قرار گرفته بودند اعلام شد.
نامبرده در تاریخ ۱۳/۵/۸۸ در منزل پدری اش بازداشت و از سوی دادگاه بدوی به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم به یکسال در دادگاه تجدید نظر تقلیل یافت.
وی در اسفند سال ۸۸ با معرفی خود به زندان اوین پس از تحمل نزدیک به یکسال حبس و تنها ۴۵ روز مانده برای اتمام محکومیت خود مورد عفو قرار گرفته و آزاد شد.
وی پس از آزادی از زندان نیز مجددا به دلیل ادامه فعالیت ها و ارتباط با خانواده های زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات احضار شده بود که به دلیل عدم مراجعه به دادسرای اوین خانواده وی مورد تهدید قرار گرفته اند.

یک زندانی در ملاءعام در شهر کرمان اعدام شد/ تصویری +۱۸


صبح امروز یک زندانی متهم به «تجاوز به عنف» در میدان خواجوی کرمان و در ملاء عام اعدام شد.

به گزارش عصر ایران، ‌بر اساس ادعای دادگستری کرمان این فرد با مراجعه به دفاتر شرکت‌های خصوصی، واحدهای تجاری و مطب پزشکان و سایر اماکن اقدام به شناسایی خانم‌هایی که در ساعاتی از روز در اماکن مذکور تنها بوده‌اند، کرده است و با مراجعه به دفاتر و تهدید افراد با کلت تقلبی یا چاقو، ‌به آنان تعرض کرده است.

متهم ۳۱ ساله، متاهل، دارای دو فرزند و شاغل بوده و پس از سیر مراحل قضایی به اعدام در ملاء عام و ۹۹ ضربه شلاق محکوم و این حکم امروز در کرمان اجرا شد.
تصاویر مستند اجرای حکم اعدام این زندانی را در زیر می توانید مشاهده کنید:

پیمان پاکمهر، روزنامه نگار تبریزی، بازداشت شد


پیمان پاکمهر، روزنامه نگار تبریزی و مدیر سایت خبری "تبریزنیوز"، دو روز پیش توسط ماموران وزارت اطلاعات در تبریز با نیابت قضایی از سوی شعبه پنج بازپرسی دادسرای اوین (مقدس) بازداشت شده است.
به گزارش دانشجونیوز، پیمان پاکمهر که روز گذشته پس از تفهیم اتهام تبلیغ علیه نظام در دادسرای انقلاب تبریز، به زندان اوین منتقل شد، شب گذشته از بند ٢٠٩ زندان اوین با خانواده‌اش تماس گرفته و به نقل از بازجویش گفته است که تا چند روز آینده آزاد خواهد شد.

گفتنی است پاکمهر از فعالان دانشجویی سابق تبریز و عضو کانون دانشجویان مستقل دانشگاه تبریز در دهه ٧٠ بود که در جریان اعتراض دانشجویی ٢٠ تیر ٧٨ نیز مورد تعقیب قرار گرفته بود.
همچنین پاکمهر فعالیتهای مطبوعاتی خود را از ابتدای دهه ٨٠ با همکاری با نشریاتی چون شمس تبریز و آنگاه تاسیس آژانس خبری تبریزنیوز ادامه داده، در انعکاس اخبار آذربایجان با رویکردی ملی و ایراندوستانه کوشید.
این روزنامه نگار تبریزی و فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز همچنین عضو فدراسیون جهانی روزنامه نگاران و انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بوده است.

احضار دوباره علی فرید یحیایی فعال ملی مذهبی


علی فرید یحیایی فعال ملی-مذهبی تبریز روز یک شنبه به دادگاه انقلاب تبریز احضار شد.
به گزارش کلمه، علی فریدیحیایی از فعالین ملی-مذهبی تبریز که بعد از انتشار نامه ۱۴۳ نفر از فعالین سیاسی به پمحمد خاتمی مبنی بر عدم فراهم شدن شرایط لازم برای شرکت در انتخابات چندین بار به وزارت اطلاعات تبریز احضار و مورد بازجویی و برخوردهای نامناسب قرار گرفته بود روز یک شنبه به دادگاه انقلاب تبریز احضار و اتهام های زیر به وی تفهیم شد:
۱) عضویت در گروه های غیر قانونی نهضت آزادی و جنبش مسلمانان مبارز
۲) تاسیس NGO های جمعیت توسعه و حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی
۳) تبلیغ علیه نظام
۴) نشر اکاذیب با انتشار نامه های مختلف
۵) تعریض به مقام رهبری
این فعال ملی-مذهبی تا زمان برگزاری جلسه بعدی دادگاه با تودیع وثیقه ی یکصد میلیون تومانی آزاد شد.

۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه

بوالفضل طبرزدی در بخش اعصاب بستری شد

گزارش ها اما از وضعیت وخیم ابوالفضل طبرزدی، فعال حقوق بشر و برادرزاده حشمت الله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران حکایت دارد.

دکتر طبرزدی، پدر ابوالفضل طبرزدی در این زمینه به “روز” میگوید که فرزندش در بخش اعصاب و روان بیمارستان گلستان اهواز بستری شده است.

ابوالفضل طبرزدی به 15 ماه حبس تعزیری محکوم شده و در زندان کارون اهواز به سر می برد. او به گفته خانواده اش هنگام بازداشت وضعیت روحی بسیار خوبی داشته اما در زندان دچار مشکلات روحی شدیدی شده تا جاییکه در بخش اعصاب و روان بیمارستان بستری شده است.

پدر آقای طبرزدی میگوید: ابوالفضل از نظر روحی به شدت مشکل دارد و مجموعه مسائلی که پیش آمده و شرایط زندان او را که روحیه ای بسیار قوی داشت به چنین روزی در آورده. به هر حال شرایط زندان و مسائلی که در جامعه است بر روحیه ابوالفضل و جوانان فعال و حساسی چون او تاثیر منفی میگذارد.

آقای طبرزدی که روز گذشته فرزندش را در بیمارستان ملاقات کرده می افزاید: ابوالفضل به شدت لاغر و ضعیف شده اما خوشبختانه مسئولان همکاری کردند و او را به بیمارستان آوردند ما هم او را مرتب می بینیم و امیدواریم هر چه سریع تر به وضعیت عادی خود بازگردد؛ از شما هم میخواهیم برای سلامتی او دعا کنید.

به گفته او فرزندش با دستبند و پابند در بیمارستان است: “اگر قانون حکم میکند که او دستبند و پابند داشته باشد اشکالی ندارد ما به قانون احترام می گذاریم اما حرفمان این است که قانون برای همه و در یک سطح اعمال شود نه فقط در دستبند و پابند بستن به یک زندانی که در بیمارستان بستری است و حالش که بهتر شود به زندان بازخواهد گشت. قانون برای همه اجرا شود و وقتی کسی را برای مثلا ده سال زندان بازداشت میکنند و انسان سالمی را زندان می برند بعد از ده سال او را سالم تحویل خانواده اش بدهند.

او می افزاید: ابوالفضل شخصیتی بسیار قوی و محکم دارد. او حتی وکیل هم نگرفت و خود از خود در دادگاه دفاع کرد. آی کی یوی او 150 است و در 5 ترم دانشگاه را تمام کرد و بسیار جوان باهوشی است همیشه افسوس میخورد و میگفت کشور سوئیس پلیس ندارد، کاش کشور ما هم به آن سطح برسد. رنج می برد از دیدن پدر و مادرش در صف ملاقات زندان و مسائلی که در زندان می دید و… او سبز بود و الان هم هست؛ دستبند سبز همچنان بر مچ او است اما او یک سبز پایبند به قانون و معتقدست که قانون باید برای همه یکسان به اجرا درآید.

ژیلا کرم زاده مکوندی را آزاد کنید!

نمی دانم به این احکام بخندم یا بگریم. ژیلاکرم زاده مکوندی با حکم قاضی عادل و خوش وجهه جمهوری اسلامی! قاضی مقیسه یا همان ناصریان سابق به جرم حمایت از مادران داغدار به دو سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم و در روز ششم دی ماه دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.

او اینک بیست و چند روز است که دوران زندان خود را سپری می کند. ژیلا با اینکه خودش مادر نیست، ولی از حامیان مادران داغدار است و یکی از اتهام هایش نیز همین بوده است که برای دلداری دادن به مادران به پارک لاله رفته است.

آری ژیلا به پارک رفته بود تا به این کشتار بی رحمانه اعتراض کند. برای او فرقی نمی کرد که مادر باشد یا همسر یا خواهر یا فرزند. تمامی آسیب دیدگان خواهر و فرزند او هستند، زیرا انسان اند. او تلاش کرد نشان دهد که ظلم در حق هیچ انسانی جایز نیست و برای حمایت از انسانیت به پارک لاله رفت.

او به پارک رفت تا کمی از آلام این مادران و خانواده ها را بکاهد. او فقط می خواست پیامی به این خانواده ها بدهد که نگران نباشید، ما با شما همدردیم و برای رساندن این پیام نزدیک به دو سال و نیم درگیر است. او را در 19 بهمن 1388 بازداشت کردند و مدت 36 روز در زندان بود سپس با کفالت آزاد شد ولی کدام آزادی! گویی او را از همان موقع در بند کرده بودند، زیرا دایم خودش و خانواده اش تحت فشار بودند و هم اکنون نیز تحت فشارند. واقعاً باید پرسید به چه جرمی؟ آیا همدردی با انسان های دردمند جرم است؟!


تنها جرم ژیلا همدردی با درد کشیده هاست، همان چیزی که به مذاق این دین سالاران حکومتی مدافع رأفت اسلامی خوش نمی آید. فریاد در سکوت ژیلا و ژیلاها در روزهای پس از انتخابات سال 88 این بود که چرا بهترین فرزندان این آب و خاک که باید برای بهروزی و سربلندی کشور به خدمت گرفته شوند، دسته دسته به زندان فرستاده می شوند؟

چرا بهترین انسان ها برای درخواست اولیه ترین حقوق خود به گلوله بسته می شوند؟ چرا آزادی بیان نیست؟ چرا به جای از بین بردن طناب های دار، هر روز کشت و کشتار افزون می گردد؟ چرا هیچ کس حاضر نیست مسئولیت کشتار این همه انسان بی دفاع را به عهده بگیرد؟ در طی این سی و سه سال این همه جوان کشته، زخمی و ناپدید شدند، ولی چرا هیچ کس پاسخ گو نیست؟

از خود می پرسم چه زمانی مردانی که بر کرسی قضا تکیه داده اند و مدعی اند عدالت خانه ای برپا کرده اند، این صدای بی صدای مادران را می شنوند؟ نمی دانم واقعا نمی شنوند یا خود را به کری می زنند، نه مطمئن ام که خیلی خوب هم می شنوند و برای همین ژیلا و ژیلاها را به بند می کشند، چون می ترسند مبادا ژیلاها تعدادشان زیاد و هزاران تن شوند و برای دادخواهی سر بلند کنند، همان طوری که مادران داغدار سال هاست از دیروز و امروز به دنبال دادخواهی اند ولی گوش شنوایی نیست.

آری ژیلا تنها یک تن از این موج دادخواهان است که برای حمایت از مادران باید حداقل دو سال یعنی هفتصد و بیست روز از زندگی خود را در زندان باشد زیرا گفته است چرا به جای کشتن فرزندان ما و خونین کردن سنگفرش خیابان ها، نمی گذارید حرفشان را بزنند. ژیلا و ژیلاها می گویند اگر شما به عدالت قضاوت می کنید، چرا عاملان و آمرانی که فرزندان ما را در این سی و چند سال به جوخه های اعدام سپرده اند یا با قساوت تمام سینه شان را آماج گلوله کرده اند معرفی نمی شوند.


ژیلا این زن نازک دل شاعرمان را به بند کشیدند تا تحقیرش کنند، ولی او از زندان باکی ندارد و با روحیه ای بسیار بالا و قوی در ملاقات حاضر می شود و خانواده اش نیز خوشحال اند که که ژیلا حالش خوب است و آنقدر توانایی دارد که این ظلم را تحمل کند، ظلمی که پایدار نخواهد ماند و بالاخره روز دادخواهی فراخواهد رسید.

ژیلا تا به حال دو بار ملاقات کابینی داشته است و هر بار بسیار آراسته و خندان پشت شیشه حاضر شده است، تا خانواده اش از در بند بودن او آزرده خاطر نشوند. او به خواهرانش گفته است:" نگران نباشید من اینجا 25 خواهر دادخواه دیگر یافته ام" زیرا هر کدام از زندانیان زن، یک مادر یا خواهر برای اویند و او نیز برای آنها و برای آن روزی که عدالت برقرار شود، پشت هم خواهند ایستاد.


به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی و بخصوص ژیلای عزیزمان
یکی از مادران پارک لاله
28 دی 1390

نوشته‌ای از رضا خندان همسر نسرین ستوده:

با اين كه مادرش اهل تبريز است و هم‌زبان، ولي هرچقدر راجع به جرم دخترش توضيح مي‌دهد من متوجه نمي‌شوم كه چرا به اين بانوي جوان 7 سال تمام حبس داده‌اند.

البته هانيه طوري زندان را به قول دانشجوها پاس مي‌كند كه خيلي‌ها در كافه آنقدر خوش نمي‌گذرانند. نسرين مي‌گويد آن يك سال حكمي را هم كه هانيه بيشتر از او دارد مايه دردسر شده و مدام به رخ او مي‌كشد.

مادر تنهاي هانيه براي ملاقات با دختر‌ش مجبور است هر بار 650 كيلومتر را طي كند تا چند دقيقه او را از پشت شيشه ببيند.

البته امروز استثناست و او يك ملاقات حضوري دارد به مناسبت تولد دخترش. اميدوارم موفق شود تا كيك تولداش را كه دو روز است با خود به اين طرف و آن طرف مي‌كشد سالم به دست‌اش برساند. تا در زندان كه سالم بود. در اين صورت بند بانوان امشب جشن حسابي برپاست.

تولدش مبارك باد هانيه صانع فرشي

تأیید حکم شش سال حبس تعزیری پریسا کاکایی در دادگاه تجدیدنظر

کمیته گزارشگران حقوق بشر- حکم شش سال حبس تعزیری پریسا کاکایی، در دادگاه تجددینظر مورد تأیید قرار گرفت و پرونده وی به اجرای احکام زندان اوین ارسال شد.

پریسا کاکایی، عضو سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعال حقوق کودک، در دی ماه سال 88 بازداشت و به مدت 45 روز در بند 209 و متادون زندان اوین به سر برد. وی سپس با قرار کفالت 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

پرونده این فعال حقوق بشر، جهت رسیدگی به شعبه 26 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی ارسال شد و وی از سوی این شعبه به اتهامات " تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی" به تحمل 6 سال حبس تعزیری محکوم شد.

گفتنی است، اکثریت اعضای این کمیته پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 ، از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شده و به حبس‌های سنگین محکوم شدند.

پریسا کاکایی( 6 سال)، تارا سپهری‌فر(6 سال)، شیوا نظرآهاری( 4 سال)، نوید خانجانی( 12 سال)، سعید کلانکی(3 سال)، سعید جلالی‌فر( 3 سال)، علی کلایی(7 سال) و کوهیار گودرزی( 1 سال)، از جمله افرادی بودند که به علت فعالیت‌های حقوق بشری خود مورد بازداشت و محکومیت قرار گرفتند.


هم‌اکنون سعید جلالی‌فر جهت گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین به سر می‌برد. کوهیار گودرزی با اتهامی جدید در مردادماه 90 بازداشت و در بند 209 نگه‌داری می‌شود و نوید خانجانی و شیوا نظرآهاری نیز در انتظار اجرای حکم زندان خود هستند.

کمیته گزارشگران حقوق بشر-

به گلی که شیفته کرد ما را...

تو نه دیگر آن دختر "میم مثل مادری" و نه زنی در "سنتوری".حالا حتی بازیگری جوان و مستعد و دلکنده از سینمای بیمار ایران و در سودای هالیوود هم نیستی .دیگر همه چیز تمام شد.دیگر مهم نیست که بگویند فقط برای حجاب و کار و پول و هرچه و چه و چه به بیرون زده باشی.

از امروز تو یک خط شکنی.چه بخواهی چه نخواهی.نمی توانم فرض کنم که نادانسته سنگی را در آبی ها ی خالی و خیالی اذهان فسیلی انداخته باشی.یا شاید نمی دانستی و می دیدی و چه بهتر.دیگر هیچ چیز مهم نیست.

تو بر روی "نباید "ها و"باید"هایی که قرن ها بر ما تحمیل شده است خط کشیدی. 

خوش آمدی قربانی.چرا شادی ام را پنهان کنم، وقتی روزهایی را می بینم که پرچم دار و خط شکن های سرزمین ام زنانی چون تواند ،که رگ های متورم غیرت و حجب و حیا و شرم را از درد و حسرت و ترس می ترکانند و با نگاهی کودکانه ،لخت ...برهنه در برابر چشمان از حدقه درآمده ی تاریخی کثیف می ایستند و نعره می شکند که هی ...های مرا ببین . من همانم که تو مرا به زنجیر کشیدی. 

در مقام خواهر و مادر و زن و با چماق عفت و عصمت و هر مفهوم بدبو و بدوی دیگر.من اینم . برهنه مرا ببین و در خلوت خویش به تدلیست ببغض، که در هزارتوی مفاهیمی فسیلی، به لجن کشیده شده ای و نمی دانی.آی خط شکن . 

من در برابرت سر تعظیم فرود می آورم و شرمنده ام و از هم اکنون ، تمام وجودم اشک و ترس است از دشنام هایی که نثارت می شود. آی دختر وحشی و معصوم-نگاهِ شرقیِ غمگین. تو را به برهنگی آسمانی ات سوگند که آنچه کردی ،کرد دیگرانی را که تو را محصور و مهجور می خواستند.

تنها بدان که تنها نیستی .
شاهین نجفی
18 ژانویه 2012

۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

بازداشت سلیمانی‌نیا، مدیر شبکه اجتماعی متخصصان ایران


حامی خبرنگاران، محمد سلیمانی‌نیا، مدیر شبکه اجتماعی متخصصان ایران و مترجم کتاب «عطر سنبل، عطر کاج» بازداشت شد.
به گزارش رادیو کوچه، سازمان گزارش‌گران بدون مرز، خبر بازداشت آقای سلیمانی‌نیا را تایید کرده است.

براساس گزارش‌های منتشر شده، آقای سلیمانی‌نیا، روز سه‌شنبه، ۱۷ ژانویه، در منزل پدری‌اش دستگیر شد.

پیش از این نیز آقای سلیمانی‌نیا چندین بار به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.

از دلیل دستگیری و محل بازداشت آقای سلیمانی‌نیا اطلاعی در دست نیست.

مقاومت مردم در برابر یورش ماموران رژیم به روستای نی مریوان


طبق خبر دریافتی، روز سه شنبه 27 دیماه اهالی روستای "نی" از توابع مریوان، در برابر یورش ماموران نیروی انتظامی رژیم دست به مقاومت زدند.
خبر رسیده حاکی است در این روز ماموران نیروی انتظامی رژیم به بهانه جمع آوری آنتن های ماهواره به منازل مردم روستای نی یورش بردند. در تعاقب آن حمله ماموران رژیم با مقاومت مردم روستا مواجه و به درگیری کشیده شد. در جریان این درگیری چند تن از ماموران رژیم مجروح و مابقی اقدام به فرار نمودند. همچنین چند دستگاه خودرو متعلق به نیروی انتظامی از سوی مردم توقیف گردید. گفتنی است چند روز پیش از این ماموران رژیم با حمله به منازل مردم در شهرک های "جوجه سازی و کانی دینار" مریوان اقدام به جمع آوری و تخریب آنتن های ماهواره ای نموده بودند.

نامه رسول بداقی به بهانه اخراج از آموزش و پرورش


 رسول بداقی، معلم زندانی محبوس در زندان رجایی شهر با حکم قطعی آموزش و پرورش از وزارت آموزش و پرورش اخراج شده است.
این معلم زندانی و فعال حقوق بشری به بهانه اخراجش از آموزش و پروزش نامه ای کوتاهی را نوشته است.
متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
در طول ۲۱ سالی که از پیشینه من در کارمعلمی گذشته است، از دورترین روستاهای کشور گرفته تا پایتخت ایران در سالهای نخست کارم پی برده ام که این سیستم راه به ویرانه دارد و روح و روان و جسم و جان جوانان این مرز و بوم را به نابودی بیشتر خواهد کشاند از این رو از همان آغاز کار معلمی، کمر به بدهیات بستم و مبارزه با گردانندگان این سیستم را پیشه خود ساختم از طرفی حاکمیت زورگویان و بی خِردان جز سرکوبی و کشتار و شکنجه و زندانی کردن، راه دیگری را نمی دانند و در پیش نمی گیرند.
همواره منطق و زور، دروغ و راستی، خدمت و خیانت، مهر و کین، روشنایی و تاریکی، نادانی و دانایی هیچ هماهنگی و سازشی با هم ندارند. متاسفانه کینه حاکمان بی خرد و زورگو در همه بخش های اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، بین المللی و... رایج است و همه این بخش ها، رو به نابودی هستند. لذا راهی جز مبارزه تا از میان برداشتن این بی خردان زورگو و مستبد در پیش نیست. هیچ عقل سلیمی نمیخواهد انسانها زندانی و شکنجه شوند اما عزت و سربلندی نیز رایگان به دست نخواهد آمد و هر چه بیشتر زمان بگذرد بر این دشواری ها و خفت و خواری ها افزوده خواهد شد.
اینجانب ضمن محکوم کردن ارعاب، تهدید و احضار معلمان کشور بویژه اعضای کانون صنفی معلمان، از همکاران خود در سراسر کشور امید پشتیبانی داریم تا با همبستگی میان معلمان و سایر اقشار جامعه بتوانیم به یک حاکمیت مردمی دست یابیم.
رسول بداقی زندان رجایی شهر
۲۶/۱۰/۹۰

محکومیت دو شهروند بوکانی به ۹ سال حبس تعزیری


یک شهروند بوکانی از طرف دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به زندان محکوم گردید.
به گزارش موکریان، یوسف رحمانی پور توسط دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد، به اتهام عضویت در یکی از احزاب مخالف و اقدام علیه امنیت به تحمل پنج سال زندان محکوم شده است.
بر اساس این گزارش، نامبرده حدود چهار سال است در زندان به سر می برد، سه سال از ایام بازداشت خود را در زندان اصفهان و مدتی را در زندان خوی سپری کرده و اخیراً به زندان ارومیه منتقل شده است.
همچنین روز گذشته آژانس خبری موکریان اطلاع داد: یک شهروند سقزی به نام بهروز ریشه صاحب از طرف دادگاه انقلاب این شهر به اتهام همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام، به تحمل چهار سال حبس محکوم شده است.

تجمع خانواده‌های فعالین کارگری دربند و جمعی از این فعالین در سنندج


 روز دوشنبه ۲۶ دی ماه، جمعی از فعالین کارگری به همراه خانواده‌های شریف ساعدپناه و مظفر صالح نیا فعالین کارگری دربند در ادامه‌ی اعتراض به بازداشت آنان برای دومین روز متوالی با تجمع در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج خواستار آزادی نامبردگان شدند.
به گزارش کمیته‌ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، در همین راستا با توجه به حضور خانواده‌ها مامورین اطلاعات با فشار بر فعالین کارگری، شریف ساعدپناه را مجبور به تماس تلفنی با خانواده‌ی خود ساخته تا حاضرین را تشویق به متفرق شدن نمایند.
شایان ذکر است که مامورین اطلاعات وعده داده‌اند که این فعالین تا روز پنج‌شنبه در صورت عدم مراجعه‌ی مجدد خانواده‌هایشان، آزاد شوند.

با گذشت اولیای دم جوان ۲۲ ساله از اعدام نجات یافت


 یکم بهمن ماه سال ۸۷ ماموران پلیس کرج در جریان درگیری مرگباری در یکی از محله های این شهر قرار گرفتند. تیم جنایی پس از حضور در محل با جسد پسر جوانی به نام محمد روبرو شدند که بر اثر اصابت ضربه کارد به قلبش از پا درآمده بود. ضارب به نام پویا ۲۲ ساله نیز از سوی اهالی دستگیر شده بود.
با اعتراف متهم به قتل پرونده برای محاکمه به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قضات دادگاه پس از محاکمه پسر جوان را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی حکم قصاص را تایید کرده بودند.

در حالی که نام پویا در لیست اعدامی های اجرای احکام دادسرای جنایی قرار گرفته بود مادر مقتول با مراجعه به دادسرا از خون پسرش گذشت.

او به قاضی اجرای احکام گفت: چند شب قبل پسرم به خوابم آمد و از من خواست قاتلش را ببخشم.

با گذشت مادر مقتول پسر جوان از مجازات اعدام نجات یافت و پرونده او برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.