در حال حاضر ۴ تا از مهره های گردن همسر من از بین رفته، کلیه، کبد و معده اش ناراحت است. آقای شهابی بیمار است و باید به مشکلاتش رسیدگی شود. ما بسیار نگران هستیم دکتر گفته است که با یک عطسه مهره های آسیب دیده ی کمر ممکن است به قطع نخاع بینجامد و احتمال دارد سمت چپ بدنش فلج شود....
زهرا صدر: رضا شهابی، فعال کارگری و عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد در اعتراض به بلاتکلیفی خود از روز ۴ آذر دست به اعتصاب غذا زده است.
وضعیت او نگران کننده است و شماری از فعالان سیاسی خواستار پایان اعتصاب غدای وی شدهاند
ربابه رضایی همسر این فعال کارگری، در گفتگو با کلمه با بیان اینکه خبر جدیدی از وی در دسترس نیست می گوید: چند روز پیش رفتیم دادستانی و دادستانی نامه پزشک قانونی را تایید کردند و روز یکشنبه فرستادند برای زندان، به ما هم اطلاع دادند که امروز یعنی شنبه همسرم را به بیمارستان منتقل خواهند کرد که فعلا هیچ خبری نیست.
نامهی سرگشادهی پنج چهرهی سیاسی ایران به رضا شهابی حاوی نگرانی جدی امضاکنندگان است: «شنیدهایم که بر سر تعیین تکلیف حقوقیتان، دست به اعتصاب غذا زدهاید. با توجه به نگرانی خانواده، دوستان و دوستدارانتان نسبت به سلامت جسمی شما؛ این جانبان تقاضا میکنیم که به اعتصاب خود پایان داده و با حفظ سلامتیتان پیگیر وضعیت حقوقی خود شوید. امیدواریم که هر چه سریعتر به وضعیت شما رسیدگی شده و خانوادهتان نیز از نگرانی بیرون آیند.»
این نامه را خانم اعظم طالقانی و آقایان حبیبالله پیمان، صدر حاج سیدجوادی، حسین شاهحسینی ، لطفالله میثمی امضا کردهاند.
پیشتر محمد حیدری، روزنامهنگار نیز در نامهای به عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران نسبت به وضعیت رضا شهابی هشدار داده بود. محمد حیدری در نامهاش نوشته است، رضا شهابی در اواخر تیرماه ۱۳۸۹ و با پایان بازجوییاش تهدید به اعدام شده و به دلیل فشار ناشی از این تهدیدها مدتی حافظهاش نیز دچار مشکل شده است. حیدری همچنین یادآور شده که بازپرس شهابی بسیاری از اتهامات وارد بر او، از جمله اتهام “ارتباط با گروههای معاند” را کاملا بیاساس دانسته بود.
رضا شهابی فعال کارگری و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد است. او در سال ۱۳۸۴ به دلیل فعالیت سندیکایی از کار تعلیق شد، ادامه تحصیل داد، دیپلم گرفت و تحصیل در رشته حقوق را آغاز کرد. شهابی پس از اشتغال مجدد در شرکت واحد، در خرداد ماه ۱۳۸۹ در محل کارش توسط مأموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، رضا مدت زیادی را در سلول انفرادی به سر برد و امکان تماس با خانوادهاش را نیافت. در مهر ماه همان سال در تماس کوتاهی با بستگانش از تعیین قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی برای خود خبر داد، ولی با وجود پرداخت این وثیقه، که به ۱۰۰ میلیون تومان افزایش یافته بود، آزاد نشد.
بر اساس این گزارش پزشک معالج رضا شهابی گزارش میدهد که غضروف بین تعدادی از مهرههای ستون فقرات او از بین رفته و احتمال از کار افتادن دست و پای چپش وجود دارد. به همین دلیل او در اواخر آبان ماه ۱۳۸۹ برای معاینات پزشکی به بیمارستانی خارج از زندان منتقل و بار دیگر به زندان بازگردانده شد.
شهابی که همچنان بدون حکم در زندان به سر میبرد در تاریخ چهارم آذر ماه ۱۳۹۰ دوباره دست به اعتصاب غذا زد
پیشتر با توجه به نگرانی فعالان ایرانی از وضعیت این عضو سندیکای کارکنان شرکت واحد، کمیتهای با عنوان “کمیته دفاع از رضا شهابی” تشکیل شده است.
در نخستین بیانیه این کمیته آمده است: “در این مدت ۱۹ ماهه، اعضای خانواده و فرزندان رضا در بدترین شرایط روحی، جسمی و اقتصادی به سر بردهاند.
ما بارها به مقامات قضایی و نیز مسئولین مختلف مراجعه و نامهنگاری کردهایم اما رضا تا کنون آزاد نشده است و همچنان بلاتکلیف است و جانش نیز در خطر است.”
خانم رضایی همچنین به کلمه می گوید: میخواهم از این طریق از تمام کسانی که ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. و بخواهم که باز هم پشت ما باشند و ما را یاری کنند، تا شاید ما به نتیجه ای برسیم.
متن مصاحبه کلمه با ربابه رضایی همسر رضا شهابی به شرح زیر است:
از آقای شهابی خبر جدیدی دارید؟
نخیر هیچ خبری نداریم. چند روز پیش رفتیم دادستانی و دادستانی نامه پزشک قانونی را تایید کردند و روز یکشنبه فرستادند برای زندان بعد هم به ما اطلاع دادند که امروز یعنی شنبه همسرم را به بیمارستان منتقل خواهند کرد که فعلا هیچ خبری نیست
.
یعنی در حال حاضر در بهداری اوین هستند؟
نه تا جایی که به من خبر دادند در بند ۲۰۹ اوین نگهداری می شوند
.
دلیل اعتصاب غذای آقای شهابی چیست؟
نزدیک ۲۰ ماه است که همسرم و پرونده اش را در وضعیت بلاتکلیفی نگه داشته اند. ضمن اینکه ما و خود ایشان معتقدیم که وی هیچ کار خطایی نکرده است و بیخودی آنجا نگهش داشتند. همسر من یک راننده شرکت واحد و عضو سندیکای شرکت واحد هست. او فقط از حقوق خودش و بقیه ی کارگران دفاع کرده است
.
چند روز از این اعتصاب غذا می گذرد؟
۱۸
روز است
.
آخرین باری که تماس داشتید کی بوده؟
ما روز یکشنبه با ایشان تماس داشتیم که حالشان اصلا خوب نبود آنقدر که نمی توانستند درست صحبت کنند. پنج شنبه هفته گذشته هم رفته بودیم ملاقات که به دلیل بدحالی نتوانسته بود بیاید
.
از وضعیت جسمی شان بفرمایید؟
در حال حاضر ۴ تا از مهره های گردن همسر من از بین رفته، کلیه، کبد و معده اش ناراحت است. آقای شهابی بیمار است و باید به مشکلاتش رسیدگی شود. ما بسیار نگران هستیم دکتر گفته است که با یک عطسه مهره های آسیب دیده ی کمر ممکن است به قطع نخاع بینجامد و احتمال دارد سمت چپ بدنش فلج شود
.
آیا شما با هیچ کدام از مسوولان قضایی یا مقامات دادستانی صحبتی داشتید؟
بله ما برای همه هم نامه بردیم هم حضوری به سراغ شان رفتیم همه به ما قول مساعد دادند که رسیدگی می کنند ولی حالا باز هم اوضاع همان است و همسرم بلاتکلیف در زندان است
.
زمان مراجعه و نامه نگاری ها برخوردها چگونه بوده است؟
برخورد تند و بدی نداشتند همه می گفتند رسیدگی میکنیم. ولی چیزی عوض نشده و همچنان اوضاع همان است
.
خانواده تان در حال حاضر در چه شرایطی هستند؟
بچه های من که همیشه بهترین دانش آموزان مدرسه بودند الان تبدیل شده اند به ضعیف ترین دانش آموزان مدرسه. و این ماجرا در روحیه خانواده و خودش تاثیر منفی گذاشته است. ما یک کمیته برای دفاع از همسرم تشکیل دادیم که یکسری از دوستان و همکاران در این کمیته شرکت کردند که میخواهم از طریق سایت شما از تمام کسانی که ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. و بخواهم که باز هم پشت ما باشند و ما را یاری کنند، تا شاید ما به نتیجه ای برسیم
.
اگر سخن ناگفته ای با مسئولان دارید، بفرمایید؟
من تقاضا دارم که به پرونده همسر من رسیدگی شود تا زودتر از زندان آزادش کنند. او واقعا بی گناه است. تنها جرم او کارگر بودنش است. این که از حقوق خود و دیگران دفاع کرده، می گویند ارتباط با بیگانه داشته است. ارتباط با بیگانه یعنی چه؟ سوال من از مسوولین این است که ارتباط با بیگانه یعنی چه؟ یک راننده شرکت واحد چه ارتباطی با بیگانگان می تواند داشته باشد؟ آنقدر مشغله کاری دارد و در کار خودش سرگرم است که اصلا نمی تواند با کسی ارتباطی داشته باشد.
زهرا صدر: رضا شهابی، فعال کارگری و عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد در اعتراض به بلاتکلیفی خود از روز ۴ آذر دست به اعتصاب غذا زده است.
وضعیت او نگران کننده است و شماری از فعالان سیاسی خواستار پایان اعتصاب غدای وی شدهاند
ربابه رضایی همسر این فعال کارگری، در گفتگو با کلمه با بیان اینکه خبر جدیدی از وی در دسترس نیست می گوید: چند روز پیش رفتیم دادستانی و دادستانی نامه پزشک قانونی را تایید کردند و روز یکشنبه فرستادند برای زندان، به ما هم اطلاع دادند که امروز یعنی شنبه همسرم را به بیمارستان منتقل خواهند کرد که فعلا هیچ خبری نیست.
نامهی سرگشادهی پنج چهرهی سیاسی ایران به رضا شهابی حاوی نگرانی جدی امضاکنندگان است: «شنیدهایم که بر سر تعیین تکلیف حقوقیتان، دست به اعتصاب غذا زدهاید. با توجه به نگرانی خانواده، دوستان و دوستدارانتان نسبت به سلامت جسمی شما؛ این جانبان تقاضا میکنیم که به اعتصاب خود پایان داده و با حفظ سلامتیتان پیگیر وضعیت حقوقی خود شوید. امیدواریم که هر چه سریعتر به وضعیت شما رسیدگی شده و خانوادهتان نیز از نگرانی بیرون آیند.»
این نامه را خانم اعظم طالقانی و آقایان حبیبالله پیمان، صدر حاج سیدجوادی، حسین شاهحسینی ، لطفالله میثمی امضا کردهاند.
پیشتر محمد حیدری، روزنامهنگار نیز در نامهای به عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران نسبت به وضعیت رضا شهابی هشدار داده بود. محمد حیدری در نامهاش نوشته است، رضا شهابی در اواخر تیرماه ۱۳۸۹ و با پایان بازجوییاش تهدید به اعدام شده و به دلیل فشار ناشی از این تهدیدها مدتی حافظهاش نیز دچار مشکل شده است. حیدری همچنین یادآور شده که بازپرس شهابی بسیاری از اتهامات وارد بر او، از جمله اتهام “ارتباط با گروههای معاند” را کاملا بیاساس دانسته بود.
رضا شهابی فعال کارگری و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد است. او در سال ۱۳۸۴ به دلیل فعالیت سندیکایی از کار تعلیق شد، ادامه تحصیل داد، دیپلم گرفت و تحصیل در رشته حقوق را آغاز کرد. شهابی پس از اشتغال مجدد در شرکت واحد، در خرداد ماه ۱۳۸۹ در محل کارش توسط مأموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، رضا مدت زیادی را در سلول انفرادی به سر برد و امکان تماس با خانوادهاش را نیافت. در مهر ماه همان سال در تماس کوتاهی با بستگانش از تعیین قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی برای خود خبر داد، ولی با وجود پرداخت این وثیقه، که به ۱۰۰ میلیون تومان افزایش یافته بود، آزاد نشد.
بر اساس این گزارش پزشک معالج رضا شهابی گزارش میدهد که غضروف بین تعدادی از مهرههای ستون فقرات او از بین رفته و احتمال از کار افتادن دست و پای چپش وجود دارد. به همین دلیل او در اواخر آبان ماه ۱۳۸۹ برای معاینات پزشکی به بیمارستانی خارج از زندان منتقل و بار دیگر به زندان بازگردانده شد.
شهابی که همچنان بدون حکم در زندان به سر میبرد در تاریخ چهارم آذر ماه ۱۳۹۰ دوباره دست به اعتصاب غذا زد
پیشتر با توجه به نگرانی فعالان ایرانی از وضعیت این عضو سندیکای کارکنان شرکت واحد، کمیتهای با عنوان “کمیته دفاع از رضا شهابی” تشکیل شده است.
در نخستین بیانیه این کمیته آمده است: “در این مدت ۱۹ ماهه، اعضای خانواده و فرزندان رضا در بدترین شرایط روحی، جسمی و اقتصادی به سر بردهاند.
ما بارها به مقامات قضایی و نیز مسئولین مختلف مراجعه و نامهنگاری کردهایم اما رضا تا کنون آزاد نشده است و همچنان بلاتکلیف است و جانش نیز در خطر است.”
خانم رضایی همچنین به کلمه می گوید: میخواهم از این طریق از تمام کسانی که ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. و بخواهم که باز هم پشت ما باشند و ما را یاری کنند، تا شاید ما به نتیجه ای برسیم.
متن مصاحبه کلمه با ربابه رضایی همسر رضا شهابی به شرح زیر است:
از آقای شهابی خبر جدیدی دارید؟
نخیر هیچ خبری نداریم. چند روز پیش رفتیم دادستانی و دادستانی نامه پزشک قانونی را تایید کردند و روز یکشنبه فرستادند برای زندان بعد هم به ما اطلاع دادند که امروز یعنی شنبه همسرم را به بیمارستان منتقل خواهند کرد که فعلا هیچ خبری نیست
.
یعنی در حال حاضر در بهداری اوین هستند؟
نه تا جایی که به من خبر دادند در بند ۲۰۹ اوین نگهداری می شوند
.
دلیل اعتصاب غذای آقای شهابی چیست؟
نزدیک ۲۰ ماه است که همسرم و پرونده اش را در وضعیت بلاتکلیفی نگه داشته اند. ضمن اینکه ما و خود ایشان معتقدیم که وی هیچ کار خطایی نکرده است و بیخودی آنجا نگهش داشتند. همسر من یک راننده شرکت واحد و عضو سندیکای شرکت واحد هست. او فقط از حقوق خودش و بقیه ی کارگران دفاع کرده است
.
چند روز از این اعتصاب غذا می گذرد؟
۱۸
روز است
.
آخرین باری که تماس داشتید کی بوده؟
ما روز یکشنبه با ایشان تماس داشتیم که حالشان اصلا خوب نبود آنقدر که نمی توانستند درست صحبت کنند. پنج شنبه هفته گذشته هم رفته بودیم ملاقات که به دلیل بدحالی نتوانسته بود بیاید
.
از وضعیت جسمی شان بفرمایید؟
در حال حاضر ۴ تا از مهره های گردن همسر من از بین رفته، کلیه، کبد و معده اش ناراحت است. آقای شهابی بیمار است و باید به مشکلاتش رسیدگی شود. ما بسیار نگران هستیم دکتر گفته است که با یک عطسه مهره های آسیب دیده ی کمر ممکن است به قطع نخاع بینجامد و احتمال دارد سمت چپ بدنش فلج شود
.
آیا شما با هیچ کدام از مسوولان قضایی یا مقامات دادستانی صحبتی داشتید؟
بله ما برای همه هم نامه بردیم هم حضوری به سراغ شان رفتیم همه به ما قول مساعد دادند که رسیدگی می کنند ولی حالا باز هم اوضاع همان است و همسرم بلاتکلیف در زندان است
.
زمان مراجعه و نامه نگاری ها برخوردها چگونه بوده است؟
برخورد تند و بدی نداشتند همه می گفتند رسیدگی میکنیم. ولی چیزی عوض نشده و همچنان اوضاع همان است
.
خانواده تان در حال حاضر در چه شرایطی هستند؟
بچه های من که همیشه بهترین دانش آموزان مدرسه بودند الان تبدیل شده اند به ضعیف ترین دانش آموزان مدرسه. و این ماجرا در روحیه خانواده و خودش تاثیر منفی گذاشته است. ما یک کمیته برای دفاع از همسرم تشکیل دادیم که یکسری از دوستان و همکاران در این کمیته شرکت کردند که میخواهم از طریق سایت شما از تمام کسانی که ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. و بخواهم که باز هم پشت ما باشند و ما را یاری کنند، تا شاید ما به نتیجه ای برسیم
.
اگر سخن ناگفته ای با مسئولان دارید، بفرمایید؟
من تقاضا دارم که به پرونده همسر من رسیدگی شود تا زودتر از زندان آزادش کنند. او واقعا بی گناه است. تنها جرم او کارگر بودنش است. این که از حقوق خود و دیگران دفاع کرده، می گویند ارتباط با بیگانه داشته است. ارتباط با بیگانه یعنی چه؟ سوال من از مسوولین این است که ارتباط با بیگانه یعنی چه؟ یک راننده شرکت واحد چه ارتباطی با بیگانگان می تواند داشته باشد؟ آنقدر مشغله کاری دارد و در کار خودش سرگرم است که اصلا نمی تواند با کسی ارتباطی داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر