۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

وبلاگ نویس زندانی در معرض محاکمه و صدور حکم غیر انسانی قرار دارد

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) قرار است 30 آذر ماه بر مبنایقانون محاربه مورد محاکمه قرار گیرد.

وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری روز چهارشنبه 30 آذر ماه در شعبۀ 109 دادگاه انقلاب کرج توسط فردی بنام غلام سرابی بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار گیرد. پیش از این دادستان کرج وبازجویان وزارت اطلاعات به آقای پورشجری و خانواده اش تاکید کرده اند که او را به اعدام محکوم خواهند کرد.

وبلاگ نویس زندانی به دلیل قرار دادن دیدگاه ها و نظرات خودش بر روی وبلاگ شخصی اش به نام" گزارش به خاک ایران" به این اتهام سنگین و قرون وسطایی متهم شده است و طبق قوانین ولی فقیه علی خامنه ای زندانیان سیاسی که بر مبنای این اتهام محاکمه میشوند به حکم های سنگین مانند اعدام محکوم می شوند.

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پور شجری (سیامک مهر) شهریور 89 دستگیر شد و پس از چند ماه در سلول انفرادی و شکنجه های قرون وسطایی در دادگاه اول به به اتهام واهی توهین به علی خامنه ای و اقدام علیه امنیت نظام به 3 سال زندان محکوم شد.او شهریور ماه بدستور بازجویان وزارت اطلاعات بدون هیچ دلیلی به زندان ندامتگاه کرج منتقل گردید و از آن تاریخ تا به حال در شرایط حاد جسمی و در کنار زندانیان عادی و خطرناک نگهداری می شود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،یورش ،دستگیری ،شکنجه و محاکمۀ بر مبنای محاربه برای صدور احکام سنگین و غیر انسانی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای دیدار با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

24 آذر 1390 برابر با 15 دسامبر 2011



گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

دومین ساگرد ترور دکتر رامین پوراندرجانی در سکوت و سئوال در تبریز برگزار شد

خبرگزاری آذربایجان : خانواده آقای پوراندرجانی با طرح شکایتی خواهان روشن شدن چگونگی جان باختن فرزندشان شدند اما با گذشت دو سال نه تنها به این شکایت رسیدگی نشده بلکه در دادگاه رسیدگی به اتهامات عوامل جنایات بازداشتگاه کهریزک نیز، خانواده او اجازه حضور نیافتند.
گفتند مصاحبه نکنید
رضا قلی پوراندرجانی پدر رامین می گوید : دو سه نفر از نیروی انتظامی آمدند و گفتند بیایید پی گیری کنید. باز رفتیم و به نظریه پزشکی قانونی اعتراض کردیم. اعتراض و لایحه اعتراضی ما در پرونده است اما هیچ رسیدگی نشد و به این نتیجه رسیدیم که رسیدگی هم نخواهد شد.

فرشته قاضی

او می افزاید: من رامین را به نیروی انتظامی سپرده بودم. پسر من سرباز وظیفه بود پزشک وظیفه ای که امانت در دستان نیروی انتظامی بود. از آنها هم فرزندم را همانطور که سالم و سلامت تحویلشان داده بودم میخواستم اما جنازه اش را به من دادند. وقتی هم شکایت کردم دنبال یک نفر دو نفر نبودم که بیاورند و بگویند اینها قاتل پسرت هستند و... من از مسببان و آمران این فاجعه شکایت کردم. پسر من سالم بود، شب قبل از این فاجعه با من صحبت کرده بود و مشکلی نداشت. من اکنون چه می توانم بکنم جز اینکه بسپارم به خدا که اگر هست خود داد مرا و سایر کسانی که عزیزانشان را از دست دادند بستاند.

پدر رامین پوراندرجانی سپس می گوید که اکنون نمیداند پرونده را بسته اند یاهمچنان باز است: نمیدانم بالاخره چه کردند و چه می خواهند بکنند. طرف من هم یک آدم خاص و مشخص که نیست؛ به قولی اگر طرف من حسن یا حسین بود فرق میکرد اما شکایت من کلی است. از آمران و مسببان این فاجعه است ولی وقتی رسیدگی نمیکنند دامن چه کسی را باید بگیرم؟

از او درباره دومین سالگرد رامین می پرسم؛مشکلی برای برگزاری مراسم داشتید؟ می گوید: مشکل خاصی که نبود چند بار از اطلاعات مرا خواستند و گفتند نباید مصاحبه کنی و حرف بزنی و... ما هم که نه دنبال شهرت هستیم نه اصلا اهل سیاست بودیم و نه دنبال رنگی بودیم مصیبت و فاجعه ای آمد و دامانمان را گرفت و سپردیم به خدا. باور کنید وقتی صحبت از رامین می شود من و مادر رامین از دنیا سیر می شویم؛ حرفی که دیگر برای گفتن نداریم. شرم میکنیم از اینکه پسر دسته گل ما رفت زیر خاک و ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم و همچنان نفس می کشیم. سپرده ایم به خدا که ما کسی را نداریم که به دادمان برسد و....

آقای پوراندرجانی پیش از این به "روز" گفته بود که "رامین تنها دنبال علم و وظیفه انسانی اش بود؛ او اصلا فردی سیاسی نبود. من و مادرش همیشه به او و پسر دیگرمان سفارش میکردیم که فقط دنبال علم و خدمت به مملکت باشند و هرگز تصور چنین روزهایی را نداشتیم".

او پرسیده بود: رامین من کجا و کهریزک کجا؟ سئوال اصلی ما این است چرا بچه مرا به کهریزک فرستادند؟ بچه من امانتی بود که برای خدمت سربازی به نیروی انتظامی داده بودیم؛ یک سرباز بود تحصیل کرده بود، انسانی لطیف با روحی حساس بود، او کجا و آن فاجعه های کهریزک کجا؟

اما در کیفرخواست صادره در دادگاه نظامی تهران که به فاجعه کهریزک رسیدگی میکرد، از رامین پوراندرجانی به عنوان متهم پرونده نام برده و گفته شد که به دلیل فوت او، قرار منع تعقیب صادر شده است.

پدر رامین در خصوص دادگاه کهریزک گفته بود: در این دادگاه اصلا ما را به حساب نیاوردند، شاید اگر در این دادگاه مسائل واقعا رو و حقایق کاملا بیان می شد، سرنخی از مساله رامین هم به دست می آمد اما اصلا ما را دعوت نکردند. آقای روح الامینی از روند رسیدگی در این دادگاه اظهار رضایت کرد اما من برخلاف آنها اصلا راضی نیستم حداقل باید ما را نیز دعوت میکردند نه اینکه پرونده پسرم در دادسرای جنایی مسکوت بماند. می گویم که ما هیچ کسی را نمی بخشیم و این عدالت نیست.


به خاطر پسر کوچکم سکوت میکنیم

مادر رامین پوراندرجانی که همچنان با گذشت دو سال به شدت متاثر از جان باختن فرزندش است نیز به "روز" میگوید: ما اگر نفس می کشیم و زنده ایم و صدایمان در نمی آید به خاطر پسر کوچکم است وگرنه ما هم با رامین رفتیم.

او می افزاید: باور کنید اگر پسر کوچکم نبود از هیچ چیزی نمی ترسیدم اما به خاطر اوست که سکوت کرده ام و صدایم را بریده ام، تحمل میکنم تا روزی که خدا جزای قاتلان پسرم را بدهد که رامین مرا که واقعا یک فرشته بود کشتند.

پدر رامین پوراندرجانی پیش از این به "روز" گفته بود که : پزشکی قانونی گفته است که رامین بر اثر مسمومیت جان باخته اما این نظر پزشکی قانونی خیلی مبهم است و ما نمیتوانیم این نظریه را بپذیریم. توضیح دهند چگونه مسموم شده و چه کسی یا کسانی او را مسموم کرده اند.

او افزوده بود: میدانیم که شکایت ما به هیچ جایی نخواهد رسید، از اول هم می دانستیم کسی پاسخگو نخواهد بود و نتیجه ای نخواهیم گرفت، اما شکایت کردیم تا هم ثبت شود هم روح پسرمان آرام گیرد. ما بچه مان را در کمال سلامت و شادابی به نیروی انتظامی تحویل دادیم و جنازه اش را تحویل گرفتیم. گویا قسمت مان این است که همین طور بسوزیم وگرنه اصلا بیایند چند نفر را معرفی و اعدام هم بکنند مگر دردی از ما دوا می شود".

مادر رامین نیز پیش‌ از این در واکنش به تناقض گویی های مسئولان، خودکشی فرزندش را رد کرده و به "روز" گفته بود که فرزندش اهل خودکشی نبوده است.

روز هم سال گذشته مدارکی را منتشر کرد که نشان میداد ادعاهای مسئولان مبنی بر خودکشی رامین پوراندرجانی واقعیت نداشته است. براساس این اسناد ستوان نوریان، افسر کلانتری 129 تهران در گزارش خود از صحنه قتل رامین پوراندرجانی نوشته است: "آثار کبودی و خون مردگی در اطراف گردن مشهود بود". این گزارش اولیه افسری بود که به عنوان اولین فرد از سوی مراجع قضائی در صحنه قتل رامین پور اندرجانی حاضر شد.

اما این امر از سوی پزشکی قانونی کاملا نادیده گرفته شده و بدون هیچ گونه اشاره ای به این موضوع و توضیح اینکه علت آثار کبودی و خون مردگی در گردن رامین پوراندرجانی چه بوده، در گواهی صادر شده، دلیل مرگ این پزشک جوان مسمومیت ذکر شده است. پزشکی قانونی البته درباره نوع مسمومیت نیز هیچ گونه توضیحی نداده است.

به دنبال افشای این مسئله رضا قلی پوراندرجانی، پدر رامین پوراندرجانی در نامه ای به مراجع قضایی و بازپرس پرونده نوشت:مرگ رامین حالت طبیعی نداشته و خودکشی نکرده و صورت جلسه اولین معاینه محل زمان کشف جسد در محل کار رامین دلالت دارد که رامین را از ناحیه گردن خفه کرده اند.

پیشتر دوستان رامین پوراندرجانی به "روز" گفته بودند رامین قبل از مرگ از "در خطر بودن جانش" ابراز نگرانی کرده بود.

براساس گزارش های منتشر شده، رامین پوراندرجانی به عنوان پزشک وظیفه، 4 بار به بازداشتگاه کهریزک رفته و چند تن از قربانیان حوادث پس از انتخابات، از جمله محسن روح‌الامینی را پیش از مرگ معاینه کرده بود.

رامین پوراندرجانی قبل از مرگ با حضور در کمیته ویژه پی گیری مجلس، محل شهادت محسن روح‌الامینی را بازداشتگاه کهریزک و علت شهادت او را شکنجه در زندان عنوان کرده و گفته بود : محسن را با وضعیت اسف‌باری بعد از شکنجه‌های جسمی شدید دو روز قبل از مرگش نزد من آورده بودند. حال جسمی او بسیار وخیم بود و امکانات پزشکی من هم بسیار محدود، ولی آنچه توانستم برای نجات وی کردم. در همان زمان بود که از سوی مسئولان کهریزک تهدید شدم که در صورت توضیح علت جراحات وارده بر مجروحان کهریزک از ادامه زندگی باز خواهم ماند.

حسن تفاح زنداني سياسي 84 ساله مبتلا به سرطان خون در آستانه مرگ

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وضعیت بسیار وخیم جسمی زندانی سیاسی حسن تفاح و عدم درمان او باعث در آستانۀ مرگ قرار گرفتن وی شده است.

زندانی سیاسی حسن تفاح حدودا 84 ساله چند ماهی است که به سرطان خون مبتلا شده است ولی این زندانی سیاسی بدون درمان در زندان به حال خود رها شده است.

او از هفته پیش نوک انکشتان دستش روبه سیاه شدن گذاشته است و این سیاهی انگشتانش بسرعت رو به گسترش است و بند انگشتانش و حتی در حال سرایت به کف دست او می باشد.

سیاهی انگشتانش باعث ایجاد دردهای شدید و طاقت فرسایی شده است .

این زندانی از درد شدید به خود می پیچید.اما از انتقال وی به بیمارستان و درمان او خوداری می کنند.

کمسیون پزشکی به دلیل شرایط وخیم جسمی مدتها است که اعلام کرده است که او قادر به تحمل حبس نیست و باید آزاد شود و از طرفی دیگر بهداری زندان به دادستان تهران اعلام کرده است که آنها قادر به درمان وی در بهداری نیستند و باید به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شود.

اما عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران و از جنایتکاران علیه بشریت مانع درمان وی در بیمارستانهای خارج از زندان است.

زندانی سیاسی حسن تفاح به دلیل اعتقادات مارکسیستی اش توسط صلواتی رئیس شعبۀ 15 معروف به قاضی مرگ به اتهام جاسوسی به 15 سال زندان محکوم شده است.

آقای حسن تفاح برای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج کلاس عربی برای پر کردن اوقات فراقت آنها دایر کرده بود.

بازداشت شدگان کم سن و سال در تبريز مورد شكنجه قرار گرفتند

بنا بر گزارش های دریافتی از رسانه های محلی آذربایجان، طی ماه های اخیر تعدادی از بازداشت شدگان کم سن و سال در بازداشتگاه اطلاعات شهر تبریز مورد بدرفتاری جنسی قرار گرفته اند.

دو نفر از نوجوانان بازداشت شده در جریان مسابقات فوتبال تیم تراكتورسازی تبریز با تیم های حریف، بعد از انتقال به ادارۀ اطلاعات نیروی انتظامی تبریز مورد بدرفتاری جنسی بازجویان و پرسنل اداره اطلاعات این شهر قرار گرفته اند.بنا بر این گزارش، بر اساس اظهارات این دو كودک شانزده و هفده ساله که به علت بیم از پیآمدهای احتمالی از فاش شدن هویت خود ابا داشتند، این دو پس از بازداشت در استادیوم ورزشی یادگار امام شهر تبریز به ادارۀ اطلاعات نیروی انتظامی واقع در خیابان صائب منتقل، و چشمهایشان بسته شده و پس از مدتی شكنجه توسط ماموران اداره اطلاعات با لمس نقاط مختلف بدن مورد بدرفتاری جنسی قرار گرفته اند.

این گزارش می افزاید که با توجه به دستگیری وسیع تماشاگران در استادیوم یادگار امام در ماه های اخیر احتمال وقوع مکرر این رفتار با سایر بازداشتی های كم سن و سال كه از بیم آبروی خود حاضر به افشای قضیه نشده اند نیز وجود دارد.
لازم به ذكر است كه اعمال موارد مشابه در ادارۀ اطلاعات سپاه تبریز در مورد برخی از بازداشت شدگان و فعالین آذربایجان در سال های گذشته نیز گزارش شده است.

دستگیری بیش از ۱۷۰ نفر در هرمزگان تحت عنوان اراذل و اوباش

محمد علی آخوندی، فرمانده انتظامی استان هرمزگان از دستگیری ۱۷۶ شهروند تحت عناوین مختلف منجمله اراذل و اوباش در این استان خبر داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، سردار محمد علی آخوندی در تشریح نتایج دومین مرحله رزمایش محرم در استان گفت: "این طرح با هدف پاکسازی مناطق آلوده و جرم خیز از حیث وجود اراذل و اوباش، قاچاقچیان و توزیع کنندگان مواد مخدر، مشروبات الکلی و دیگر اقلام و کالاهای ممنوعه در استان و به ویژه شهر بندرعباس اجرا شد."


وی افزود: "در اجرای این طرح ۴۳ منطقه و محله پاکسازی و ۱۵۱ باب منزل مورد بازدید و بازرسی قرار گرفت و در این رابطه بیش از ۴۷۰ کیلو مواد مخدر، ۲۹۰۰ قوطی مشروبات الکلی، ۹۰ قبضه سلاح سرد، دو قبضه سلاح گرم، بالغ بر ۱۷ هزار انواع محصولات ضد فرهنگی از قبیل سی دی، ماهواره و غیره کشف و ۱۴۰ دستگاه خودرو و ۷۸ دستگاه موتور سیکلت توقیف گردید."

فرمانده انتظامی استان هرمزگان ادامه داد: "در اجرای طرح مرحله دوم رزمایش مذکور ۱۷۶ نفر از اراذل و اوباش، توزیع کنندگان مشروبات الکلی و مواد مخدر و اقلام ضد فرهنگی دستگیر و جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند."

آخوندی هم‌چنین مدعی شد که در اجرای این طرح ۵ تیغه خشاب، ۲۱۴ تیر فشنگ جنگی، ۷۰۰ ثوب ابسه و پوشاک، ۶۶ تن برنج قاچاق و سه دستگاه کامیون تریلر حامل برنج قاچاق نیز کشف شده است.

محکومیت قطعی پنج شهروند مسیحی به ۵ سال حبس

دادگاه انقلاب پنج تن از مسیحیان ساکن شیراز به نام‌های پرویز خلج، بهروز صادق خانجانی، محمد بلیاد، نازلی مکاریان و مهدی فروتن را جمعاً به تحمل پنج سال حبس قطعی محکوم کرده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پرویز خلج، بهروز صادق خانجانی، محمد بلیاد و نازلی مکاریان که از سوی دادگاه انقلاب محکومیت قطعی دریافت کرده بودند، از سوی اجرای احکام دادگاه انقلاب احضار شدند.
گفتنی ست که مهدی فروتن از دو ماه پیش تاکنون در زندان پیربنو شیراز در بند معتادین به مواد مخدر محبوس است.
این شهروندان مسیحی هرکدام به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم‌اند.

از سوی دیگر ماموران امنیتی برای وثیقه گذاران این افراد مهلت ۲۰ روزه‌ای تعیین کردند که در صورت عدم معرفی آن‌ها در مهلت مقرر وثیقه‌ها را مصادره نمایند.