۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

فرهود اشتیاق شهروند بهائی ساکن اصفهان، پس از پنج‌ماه بازداشت موقت با قرار وثیقه از بازداشتگاه اطلاعات مشهد آزاد شد

فرهود اشتیاق شهروند بهائی ساکن اصفهان، پس از پنج‌ماه بازداشت موقت با قرار وثیقه از بازداشتگاه اطلاعات مشهد آزاد شد

به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، این شهروند بهائی در ششم تیرماه امسال بازداشت و به زندان اطلاعات مشهد منتقل شده بود و مدتها در وضعیت بلاتکلیفی قرار داشت. همچنین وی از بعضی از حقوق اولیه یک زندانی مانند ملاقات مداوم با خانواده و تماس تلفنی محروم بوده است

لازم به توضیح است که فرهود اشتیاق پیشتر در تاریخ ۹ اسفندماه سال ۱۳۸۹ بازداشت و در روز ۵ اردیبهشت ماه سال جاری با تودیع وثیقه ۵۰ میلیونی آزاد شده بود.

مجتبی میرطهماسب مستندساز زندانی آزاد شد

مجتبی میرطهماسب مستندساز زندانی آزاد شد


مجتبی میرطهماست مستندساز زندان بعد از ۸۴ روز بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین عصر امروز از زندان آزاد شد.

مجتبی میرطهماسب مستندسازی است که از شهریور ماه سال جاری و پس از پخش مستند «خط و نشان رهبر» در بی‌بی‌سی فارسی به اتهام همکاری با این شبکه تلویزیونی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» میرطهماسب عصر امروز بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت با تودیع قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.

این مستندسازنزدیک به سه ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد. وی ۳۲ روز از این مدت را در سلول‌های انفرادی بوده و مابقی این مدت را در سلولی دو نفره در این بند به سر برده بود.

میرطهماسب به اتهام همکاری با شبکه بی بی سی فارسی در شهریور ماه سال جاری به همراه چند مستندساز دیگر بازداشت شده بود. پیش‌تر ناصر صفاریان و محسن شهرنازدار در تاریخ ۱۸ مهر ماه و کتایون شهابی و مهران زینت بخش در تاریخ ۱۸ آبان ماه از زندان آزاد شده بودند.

دانشجويان كوي دانشگاه تهران با روشن كردن شمع و خواندن سرود يار دبستاني روز دانشجو را زنده نگاه داشتند

دانشجويان كوي دانشگاه تهران با روشن كردن شمع و خواندن سرود يار دبستاني روز دانشجو را زنده نگاه داشتند


تعدادي از دانشجويان ساکن خوابگاههاي دانشجوئي واقع در امير آباد چهارشنبه شب شانزدهم آذر در گراميداشت روزدانشجو در برابر کوي دانشگاه تجمع کردند. حدود 60 نفر از دانشجويان دختر وپسر دانشگاه هاي تهران ودانشگاه علوم پزشکي تهران ازساعت 21 تا 22 شب تجمعي در برابرکوي دانشگاه برگزار کردند اين عده از دانشجويان که از خوابگاه هاي مختلف دانشجويان گردهم آمده بودند تجمعي اعتراضي برگزار کردند.

آنها پس از خواندن سرود يار دبستاني با برافروختن شمع ياد دوستان دربند ونيز شهداي دانشجو را گرامي داشتند. گروهي از نيروهاي لباس شخصي وبسيجي قصد برهم زدن تجمع مسالمت آميز دانشجويان در برابر کوي دانشگاه را داشتند که مسئولان کوي دانشگاه در وحشت از گسترده شدن اين اعتراض مانع اين کار شدند. مسئولان دانشگاه از دانشجويان حاضر در اين مراسم فيلم وعکس برداري كرده و آن را به حراست خوابگاه ها و نيز دانشگاه ارسال كردند.

رضای نيمه جان محاکمه خواهد شد!

رضای نيمه جان محاکمه خواهد شد!

روز 5 شنبه 17 آذرماه در اثر پيگيری و اصرار همسر رضا، مامورين بند 209 رضا شهابی را برای ملاقات به کابين ملاقات تلفنی آوردند.رضا به حالت نيمه جان درآمده و او را تا مسافتی با ماشين به سالن منتقل کرده بودند و سپس مامورين زير بغل او را گرفته و کشان کشان تا کابين گفتگو آورده بودند.

رضا آنچنان ضعيف و بيجان بوده است که به سختی حرف ميزده و همچنين نيم بدنش به حالت بيحس و فلج درآمده، و با سری کج به يک سو و کاملا خميده و کم جان مينموده است.


مامورين تاييد کرده اند که نامه ی دادستان برای انتقال اورژانسی رضا به بيمارستان را از روز يکشنبه 13 آذر در اختيار دارند اما او را احتمالن در يکی از روزهای شنبه 19 آذر يا يکشنبه 20 آذر يعنی يک هفته بعد از دريافت نامه ی دادستان ، به بيمارستان خواهند برد !

اين در حالی است که جان رضا در خطر است و احتمال فلج شدن وی وجود دارد.و ما تا کنون خبری از انتقال يا عدم انتقال رضا به بيمارستان دريافت نکرده ايم.و شديدا نگران سلامتی او هستيم.


همچنين يکی از مامورين اعلام نموده رضا در ديماه دادگاهی خواهد شد و خود بلافاصله افزوده که ممکن است به خاطر وضعيت جسمی اش دادگاه به تعويق افتد.

رضا شهابی در 4 خرداد 90 دادگاهی شده و به دليل اينکه هيچ موردی برای محکوم کردن عليه وی وجود نداشته تا کنون حکمی برايش صادر نشده است و معلوم نيست که در اين مدت چند ماهه آيا رضا را به جرم بيمار بودن و دربند بودن، قرار است محاکمه کنند!؟

کميته دفاع از رضا شهابی خواهان مداوا و آزادی بی قيد و شرط رضا ميباشد.

رضا هيچ جرمی مرتکب نشده است.

مسوولين قضايی بايد مطابق واقعيات برای رضا برائت و حکم آزادی صادر کنند در حالی که اعلام شده برای او دادگاه تشکيل خواهد شد.

در حالی که رضا نوزدهمين روز اعتصاب خود را در بدترين شرايط جسمی سپری ميکند، ما هرگونه ادامه ی بازداشت رضا را محکوم ميکنيم و از همگان خواهانيم برای آزادی رضا شهابی تلاش نمايند.


کميته دفاع از رضا شهابی � شنبه 19 آذرماه

فریبرز رئیس دانا به دادگاه انقلاب احضار شد

فریبرز رئیس دانا به دادگاه انقلاب احضار شد

فريبرز رئيس دانا، اقتصاددان منتقد دولت، به دادگاه انقلاب احضار شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، این استاد سابق دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی طیف چپ، سال گذشته در پی انتقاد از طرح حذف يارانه ها بازداشت و مدتی زندانی بود.


بلاتکلیفی علامه‌زاده در بند ۲ الف سپاه

بلاتکلیفی علامه‌زاده در بند ۲ الف سپاه


حبرگزاری هرانا - ۵۰ روز پس از پایان بازجویی های ماموران اطلاعات سپاه از امیرعلی علامه‌زاده، بازپرس دادسرای اوین از صدور قرار وثیقه برای آزادی این روزنامه نگار خودداری می کند.

آقای علامه زاده که ۲۷ شهریور امسال ازسوی ماموران سپاه دستگیر شد هم اکنون بیش از ۸۰ روز است که در بند امنیتی دو الف سپاه نگهداری می شود. این در حالی است که با پایان بازجویی های وی، بازداشت موقت او کاملا غیرقانونی تلقی می شود.

او در آخرین تماس خود با خانواده‌اش گفته که از ۵۰ روز پیش تا کنون بازجویی هایش به پایان رسیده و بلاتکلیف در این بند نگه داشته شده است. وی همچنین از علت ادامه بازداشت موقت خود اظهار بی اطلاعی کرده است. بازداشت موقت آقای علامه زاده در شرایطی است که مدتی قبل، پرونده او از دادسرای کارکنان دولت به دلیل نامعلومی به شعبه ۲ دادسرای اوین منتقل شد.

امیرعلی علامه‌زاده روزنامه نگار و دبیر سابق سرویس دیپلماسی خبرگزاری ایلنا، و دانشجوی کاردانی به کارشناسی حقوق بود که ۲۷ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و بنا بر آخرین اطلاعات همچنان در سلول انفرادی به سر می برد.

خانواده وی تا چند روز پس از دستگیری، از محل نگهداری او بی اطلاع بودند و مسئولان بازداشتگاه و دادسرای اوین از اعلام نگهداری او در این بازداشتگاه خودداری می کردند. علامه زاده از بیماری دیسک کمر و تپش قلب رنج می برد که به دلیل عدم رسیدگی مسئولان زندان، در شرایط نامساعد جسمی قرار دارد.

پیش از این، خواهر آقای علامه زاده، با احتمال اینکه برادرش در زندان تحت فشار برای اعتراف است، گفته بود: «برادرم از وضعیت روحی خوبی برخوردار نیست. ما احتمال می دهیم به دلیل نوع حرف زدن های غیرعادیش تحت فشار است. من و خانواده ام همین حال می گویم که اگر روزی در جای حرف های به عنوان اعتراف امیر پخش شد همگی دروغ است و اعتبار قانونی ندارند.»

بر اساس گزارش «کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران» ایران امسال با ۴۲ روزنامه‌نگار زندانی برای دومین سال متوالی در صدر جدول کشورهایی است که بیشترین روزنامه نگار زندانی را دارند و بعد از آن کشورهای اریتره (۲۸ نفر)، چین (۲۷ نفر)، برمه (۱۲ نفر) و ویتنام با ۹ روزنامه نگار زندانی در رده‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

روز جهانی حقوق بشر گرامی باد

روز جهانی حقوق بشر گرامی باد

روز دهم دسامبر در تقویم سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی حقوق بشر نام‌گذاری شده است. شصت سال پیش در چنین روزی، سال ۱۹۴۸ میلادی (۱۳۲۷ خورشیدی) مجمع عمومی سازمان ملل اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب کرد.

دو سال بعد از کشورهای عضو این سازمان خواسته شد تا این اعلامیه را امضا کنند. ایران نیز یکی از کشورهای امضا کننده اعلامیه جهانی حقوق بشر است.

اینک ۶۳ سال پس از گذشت تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، حقوق بشر در بسیاری از نقاط دنیا نقض می‌شود و جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از بزرگ‌ترین حکومت‌های ناقض حقوق بشر در دنیا شناخته می‌شود.

بازداشت، زندان، شکنجه، تبعیض، اعدام مخالفان و منتقدان در داخل ایران وضعیت حقوق بشر در ایران را بحرانی کرده است و حکومت نیز در نحوه رفتار و نگرش خود تغییر نداده و هر روز بر شدت رفتار قهرآمیز خود می‌افزاید.

خانه حقوق بشر ایران به عنوان یک گروه پیشرو در دفاع از حقوق انسانی همه‌ی آحاد جامعه‌ی ایرانی با گرامی‌داشت این روز و تبریک آن به تمامی کنش‌گران و کوشندگان این عرصه و تمامی زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنان و قربانیان نقض حقوق بشر بار دیگر در چنین روزی از مقامات جمهوری اسلامی می‌خواهد که به حقوق انسانی همه‌ی افراد در ایران احترام گذاشته و با رعایت مفاد اعلامیه حقوق بشر این دست‌آورد بزرگ بشری را با دیده‌ی تکریم و احترام نگاه کنند.

خانه‌ی حقوق بشر ایران از مقامات جمهوری اسلامی می‌خواهد که تمام زندانیان سیاسی را فورا آزاد کرده و به حقوق همه اقلیت‌های مذهبی و قومی در ایران احترام گذارد.

زنی در خمین همسرش را به علت ازدواج مجدد با اسید سوزاند

زنی در خمین همسرش را به علت ازدواج مجدد با اسید سوزاند

زن جوانی در شهرستان خمین و در پاسخ به ازدواج دوم همسرش، او را در خواب با اسید سوزاند.

بر اساس گزارش رسانه‌های دولتی این زن که در بازجویی‌های به عمل آمده به اسید پاشی بر روی صورت همسرش هنگامی که وی خواب بوده، اعتراف کرده و علت این امر را ازدواج مجدد همسرش ذکر کرده، توسط پلیس آگاهی شهرستان خمین بازداشت شده است.

این زن در بازجویی به پلیس گفته است: "شوهرم بدون اطلاع من با زنی آشنا شد و با هم ازدواج کردند. اختلاف‌هایمان از‌‌ همان موقع آغاز شد و درصدد انتقام از شوهرم بودم."

وی افزود: "وقتی شوهرم از خانه هوویم به دیدن من آمد، تصمیم گرفتم نقشه‌ام را عملی کنم و پس از تهیه اسید، وقتی او خوابید، بالای سرش رفتم و به صورتش اسید پاشیدم. به خاطر سوزش صورت و چشمانش از خواب بیدار شد و با فریاد کمک می‌خواست و..."

گفتنی ست که مرد مصدوم از ناحیه صورت بشدت آسیب دیده و در عین بی‌هوش توسط ماموران پلیس به بیمارستان منتقل شده است

مادر محمد داوری: آرزوی نابودی همه ظالمان را دارم

مادر محمد داوری: آرزوی نابودی همه ظالمان را دارم

درحالیکه یکی از موارد اتهامی علی پورسلیمان، معلم زندانی که به اتهام "تبلیغ علیه نظام" اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد، ارسال نامه مادر محمد داوری، روزنامه نگار و معلم زندانی به سایتهای خبری بوده، مادر محمد داوری که مطلع شده این معلم بخشی از مجازاتش به خاطرکمک به او و فرزند دربندش بوده، دل نوشته ای را خطاب به علی پورسلیمان نوشته است.

متن این نامه به شرح زیر است:

علی جان
وقتی شنیدم تو را به علت کمک به انتشار نامه من خطاب به دبیر کل سازمان ملل مجرم شناخته اند و در زندان نگاه داشته اند، به شدت ناراحت و متاثر شدم، ناراحت از اینکه همیشه دیدن تو بخشی از نبود محمد را برای من تسکین می داد و اینکه چراباید تاوان رفاقت و دوستی در این زمانه این قدر سنگین و ناجوانمردانه باشد.

در زمانه ای که سال تا سال، برادر از برادر خبری نمی گیرد و همسایه از حال همسایه بی اطلاع است اما تو و خانواده ات وقتی که من برای ملاقات با محمد پس از طی مسافت طولانی از بجنورد به تهران می آمدم با روی گشاده از من پذیرایی می کردید و تمام تلاشتان کمک به محمد و آزادی او بود. این چه زمانه ای است که این گونه ویژگی های انسانی و اخلاقی تاوان و مجازات دارد؟ بزرگترین افتخار من داشتن محمد ودوستان اوست که این گونه فضایل انسانی و اخلاقی را پاس می دارند.

وقتی شنیدم تو را با آن وضع دردناک و دلخراش دستگیر کرده و سرت را شکسته اند و این همه بلا و مصیبت بر سرت آورده اند و پس از آن تو را به زندان انداخته اند نمی توانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. این برخوردها در حالی با تو و محمد من و دیگر زندانیان سیاسی می شود که صدها خلافکار و دزد به راحتی در جامعه می گردند.
وقتی شنیدم مادرت زمانی که فهمیده تو دوباره راهی ۲۰۹ شده ای به دلیل شوک عصبی راهی بیمارستان شده بی اختیار گریه کردم و قلبم به درد آمد آن روز آرزوکردم که کاش من به جای او بودم و حداقل با تحمل بخشی از درد و غصه مادرانه او قسمت کوچکی از زحمات تو را جبران می کردم.

امروز مثل بسیاری دیگر از مردم شرمنده محمد، تو و دیگران هستم، اینکه کاری برای آزادی شما از من بر نمی آید. اما من همیشه برای آزادی شما و همه آنهایی که به خاطر عقیده شان در زندان هستند دعا می کنم و آرزوی نابودی ظالمان را دارم.

مادر محمد داوری (روزنامه نگار و معلم زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین)

طي دو هفته ٦ دانشجو در ایران بر اثر "استنشاق گاز منوکسید کربن" جان خود را از دست داده اند

طي دو هفته ٦ دانشجو در ایران بر اثر "استنشاق گاز منوکسید کربن" جان خود را از دست داده اند


برای سومین بار در یک ماه اخیر، عدم رعایت مسائل ایمنی در محل اسکان دانشجویان و انتشار گاز منواکسید کربن، جان دانشجویان را در معرض خطر قرار داد.

به گزارش دانشجونیوز، در دو هفته گذشته ٦ دانشجو در ایران بر اثر "استنشاق گاز منوکسید کربن" جان خود را از دست داده اند. در حادثه شب گذشته با اقدام فوری ماموران آتش نشانی، این دانشجویان از خطر مرگ حتمی نجات یافتند.

در همین راستا خبرگزاری ایسنا گزارش داده است که صبح روز جمعه، دو دانشجو در یک خوابگاه دانشجویی واقع در میدان سلماس بر اثر فقدان تهويه مناسب در موتورخانه و انتشار گاز منواکسید کربن دچار مسمومیت شدند.

به گفته مسئول آتش نشانی حاضر در عملیات نجات دانشجویان، موتورخانه اين ساختمان سه طبقه به دليل نداشتن تهويه مناسب، انتشار گاز منواکسيد کربن و سرايت به طبقات را به همراه داشت که منجر به مسموميت دو جوان ٢٦ و ٢٧ ساله شد.

جان باختن ۳ دانشجو در تبریز بر اثر مسمومیت با مونوکسید کربن

روز چهارشنبه، نه آذر، ۳ دانشجوی دانشکده دانشگاه فنی و حرفه ای تبریز بنام های مجید عسگری، امین بابازاده و جعفر بابازاده، در اثر «مسمومیت با مونوکسید کربن» در این شهر جان خود را از دست دادند.

به گزارش دانشجونیوز، حبیب حسینقلی‌زاده، مدیر روابط عمومی مرکز فوریت‌های پزشکی آذربایجان‌شرقی اعلام کرده بود که «سه دانشجوی اهل شهرستان مرند و دانشجوی دانشکده فنی و حرفه‌ای تبریز در خوابگاه و خانه خود در شهرک طالقانی ١٢ متری تراکتورسازی تبریز به دلیل مسمومیت با مونوکسیدکربن جان خود را از دست دادند.»

تکرار حادثه "مرگ خاموش" برای سه دانشجوی دیگر در صفاشهر

سه روز پس از حادثه تبریز، خبرگزاری های ایران از کشته شدن سه دانشجوی مقاطع کارشناسی و کاردانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد صفاشهر بر اثر «استنشاق گاز منوکسید کربن حاصل از گرفتگی دودکش بخاری» خبر دادند.

در ادامه مرگ خاموش دانشجویان در ایران و تنها پس از گذشت ۳ روز از جان باختن چند دانشجوی دانشگاه تبریز که رسانه های دولتی اعلام مرگ آنان را «نامناسب بودن سیستم گرمایشی» خوانده بودند، ۳ دانشجوی دیگر به نام های عبدالله یادگاری - دانشجوی رشته حقوق در مقطع کارشناسی، اهل کرج، یاسر کوثری شهرکی- دانشجوی رشته تاسیسات در مقطع کارشناسی، اهل مرودشت و محمدجواد سلطانی - دانشجوی رشته الکترونیک در مقطع کاردانی و اهل مرودشت در اثر «استنشاق گاز منوکسید کربن حاصل از گرفتگی دودکش بخاری» جان خود را از دست دادند.

در ادامه حوادث ناگوار برای دانشجویان، صبح روز هفت آذر ماه نیز رسانه ها در گزارش دیگری از کشته شدن یک دانشجوی دیگر بر اثر "بی دقتی" راننده اتوبوس سرویس دانشگاه آزاد اسلامی ورامین خبر داده بودند. این اتوبوس هنگام دور زدن در داخل محوطه دانشگاه، حادثه آفرید و منجر به فوت آزاده عطاء اللهی، دانشجوی دختر ترم اولی زبان و ادبیات انگلیسی شده بود.

همچنین مهرماه سال جاری نیز آمنه زنگنه، دانشجوی فوق لیسانس مهندسی پلیمر، به دلیل مجهز نبودن حمام خوابگاه به سیستم تهویه دچار گاز گرفتگی شده و جان خود را از دست داد.

اواسط آبان ماه سال جاری نیز یک دانشجوی کرد بنام میلاد رشید‌زاده، دانشجوی ترم اول دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در خوابگاه این دانشگاه پیدا شد. میلاد رشید‌زاده، دانشجوی رشته مطالعات و برنامه‌ریزی علوم‌اجتماعی در مقطع کارشناسی، ورودی سال ۹۱-۹۰ و اهل ایلام بود که در کوی دانشگاه تهران سکونت داشت. دوستان این دانشجو، وی را در حالت "بی جان" و در اتاقش پیدا کرده بودند.

تکرار حوادث تلخ مشابه برای دانشجویان در هفته های اخیر نشان از عدم توجه مسئولین به رعایت مسائل ایمنی در دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی است که منجر به از دست رفتن جان دانشجویان، به عنوان سرمایه های انسانی کشور می شود. نگاهی به وضعیت نامناسب خوابگاه های دانشجویی در سراسر کشور زنگ هشدار را برای تکرار حوادث تلخ مشابه در آینده به صدا در می آورد. در حالی که هزینه های هنگفتی صرف بازسازی نهادهای سرکوب کننده دانشجویان می شود، به نظر می رسد جان دانشجویان برای مقامات مسئول در کشور اهمیت چندانی ندارد.

تقدير جمعي دوستان ضيا نبوي از وي در آستانه سالروز ميلادش

تقدير جمعي دوستان ضيا نبوي از وي در آستانه سالروز ميلادش


جمعی از دوستان سید ضیا نبوی، دانشجوی زندانی در تبعید، در آستانه سالروز میلاد وی دل نوشته‌ای را به او تقدیم کرده‌اند.

نویسندگان این متن، همگی از جمله دانشجویانی هستند که در جریان تحصن اعتراض آمیز فروردین ماه ۱۳۸۶ در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، همراه با ضیا نبوی بازداشت شده بودند و حدود یک هفته با وی هم بند بودند

در روز ۲۵ فروردین ماه ۱۳۸۶ در پی بازداشت یکی از دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل توسط نیروهای امنیتی و با همکاری حراست دانشکده، تحصن اعتراضی گسترده‌ای در این دانشگاه شکل گرفت. در تاریخ ۲۷ فروردین و هنگامی که معترضین در دومین روز از اعتصاب غذا به سر می بردند، نیروهای امنیتی با هجوم شبانه به دفتر انجمن اسلامی دانشگاه، ۱۵ نفر از دانشجویان معترض از جمله ضیا نبوی را بازداشت کردند.

اکنون در آستانه بیست و هشتمین سالروز میلاد سید ضیاء الدین نبوی، سی ام آذرماه ۹۰، جمعی از دوستانش که در فروردین ماه ۱۳۸۶ با وی هم بند بوده اند دل نوشته ای را برای بزرگداشت یاد ضیا نبوی و قدردانی از استقامت او به وی تقدیم کرده‌اند. ضیا نبوی که به ده سال حبس در تبعید محکوم شده، از ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ تاکنون بدون ساعتی مرخصی در زندان بوده است و امسال سومین زادروز وی در زندان و دومین سالی است که این روز را در زندان کارون اهواز به سر می بَرَد.

متن این نوشته به شرح زیر است:

نام قبلی: سید ضیا نبوی

مکان قبلی: دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل

مدت حضور: چهار سال

نام فعلی: زندانی شماره ی …….

مکان فعلی: زندان اهواز

مدت حضور: ۱۰ سال

دنیای بی وفاییست سید

دلم برای روز هایی تنگ است که نزدیکم قدم میزدی

و حواسم به دغدغه هایت نبود

آن روزها ، هیچ کس تاوان آزادی خواهی مردم را از تو نمی گرفت

آن روز ها نماد تفکر ِ یک دانشگاه بودی بی آنکه برایت ارزش داشته باشد

صندوق ها که بر عکس شد …

شش دانگ ِ رای ها که به نام دیگری خورد

وقتی که بزرگتر ها را خفه میکردند تا بغض کوچکتر ها از فریاد جا بزند

تو را بردند …

بردند که انتقام هرچه دانشجو را از تو بگیرند

و توی لعنتی …

در جلسه ی دادگاهت ، باز هم میخندیدی …به حقارت تفکر ویلچر نشینشان..

هنوز هم شب های مستی … در آغوش دوستانی که از بند

بند، بندش را فهمیده اند، اسمت از دهانم نمی افتد …

هنوزم می ایستم به یاد تمام روزی هایی که زورت کرده اند

روی پایت نباشی …

هنوز هم دلم برای بندی که با هم بودیم

دستبندی که با هم خوردیم ….

بازجویی / که پشت هم ایستادیم …

برای آن شب ها تنگ است …

اشک هایم از اوین رد نشد …….. که هیچ

دستم به زندان اهواز نمی رسد …

تا کیک تولدت را به نام آزادی / روبرویت بگیرم

سید ….

آنجا که هستی یادت بماند

تمام دنیا دست به دست ِ فراموشی بدهند

اسمت از زبان ِ هم بندی های آن شب های فروردین

نمی افتد ….

روز به روز این ۱۰ سال را میشماریم و ایمان داشته باش

روز آزادیت، قیافه هایمان عوض شده، خانه هایمان جا به جا …

اما همه برای آزادیت، همان حوالی/ سبز میشویم

سید ………………..

تولدت به زور انفرادی ها

نا مبارک نمی شود ………

آرزویت را در دلت بکن ….

ما چشم بسته از حالت / خبر داریم

بخــــــــــــــــــــند

تا شمع ها را به حرمت آزادی / فوت کنیم

علی – عمید – سیاوش- علیرضا – رامین- مهران – علی- سعید- مهدی- پیمان- جواد – هومن

پی نوشت:

ضیاء نبوی، علیرغم کسب رتبه تک رقمی در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ در رشته جامعه شناسی، به دلیل فعالیت‌هایش در انجمن اسلامی دانشگاه در دوران کارشناسی، در کنکور کارشناسی ارشد ستاره دار شد و از ادامه تحصیل محروم ماند. پس از آنکه محمود احمدی‌نژاد در جریان یک مناظره‌ی انتخاباتی تلویزیونی در سال ۸۸، وجود دانشجویان ستاره‌ دار و مردود در کنکور کارشناسی ارشد به دلایل سیاسی و عقیدتی را انکار کرد، ضیاء نبوی به همراه جمعی از دانشجویان ستاره دار، تجمعاتی را در مقابل سازمان صدا و سیما و سایر نقاط تهران برگزار کردند. متأسفانه بعد از انتخابات برخورد بسیار شدیدی با برگزارکنندگان این تجمعات صورت گرفت و ضیاء نبوی به اتهام محاربه به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شد و حکم تبعید وی به زندان کارون اهواز در اول مهر ماه ۱۳۸۹ به اجرا گذاشته شد.

در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ ضیاء نبوی در نامه‌ای از زندان کارون اهواز وضعیت این زندان را “ورای حد تقریر” و “مرز زندگی انسانی و حیوانی” خوانده بود و به شرح مشاهداتش پرداخته بود. پس از انتشار این نامه، وی به زندان دیگری در اهواز با شرایط بسیار مناسب تر منتقل شد اما متأسفانه در شهریور ماه مجددا به زندان کارون بازگردانده شد و همچنان در زندان کارون به سر می برد.

عباس پالیزدار در زندان دچار سکته قلبی شد

عباس پالیزدار در زندان دچار سکته قلبی شد

عباس پالیزدار، شخصی که چندی پیش برخی از سران حکومت ایران را به فساد مالی متهم کرده بود، و با شکایت دادستان در بازداشت به سر می برد برای دومین بار در زندان سکته کرده است.

هادی ارمغان، وکیل آقای پالیزدار با تایید این خبر که موکلش پس از عمل جراحی قلب، مجددا دچار سکته شده است نسبت به موضوع تمدید بازداشت آقای پالیزدار اعتراض کرده است.

ولین جلسه محاکمه عباس پالیزدار روز هفدهم اسفند (۷ مارس) به صورت غیر علنی برگزار شده بود. در آن جلسه، آقای پالیزدار و وکیل مدافعش نتوانستند دفاعیات خود را بصورت جز به جز ارائه کنند.

برگزاری غیر علنی دادگاه مردی که اتهامات بسیار سنگین فساد مالی را علیه مقامات ارشد ایرانی مطرح کرده، با انتقاداتی مواجه شده است.

مقامات قضایی می گویند ماهیت اتهامات وارد شده علیع آقای پالیزدار موجب شده که اجازه ندهند پرونده دادرسی علیه او علنی باشد. در مقابل، منتقدان می گویند به دلیل آن که این پرونده کشمکش بین مجلس و قوه قضاییه را تشدید کرد و به نامه بیش از 200 نماینده خطاب به رییس مجلس علیه سعید مرتضوی دادستان تهران انجامید، محاکمه باید برای روشن شدن افکار عمومی علنی باشد.

در هر صورت، علی رغم بیماری آقای پالیزدار و امکان تهیه وثیقه او، دستگاه قضایی همچنان از آزادی او با وثیقه ممانعت می کند.

عباس پالیزدار تا سال گذشته چهره ای شناخته شده برای مردم و رسانه ها در ایران نبود. "رییس امور زیربنایی مرکز پژوهش های مجلس" و "مشاور کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم" از جمله سمت هایی است که رسانه ها ایران تا قبل از ماجرای آقای پالیزدار برای معرفی او استفاده کرده بودند اما نمایندگی کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه مستقر در سازمان بازرسی کل کشور مهمترین سمتی است که او در سال های اخیر بر عهده داشته است.

آقای پالیزدار سخنرانی های خود را علیه فساد مقامات از اواخر اسفند 1386 آغاز کرد. وی در این سخنرانی ها به عنوان "دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه" معرفی می شد، و برخی از عالی ترین مقامات ایران را به اتهاماتی چون فساد مالی، رانت خواری، تصاحب اموال عمومی و خصوصی، مافیای اقتصادی و بی لیاقتی متهم کرد.

او به طور مداوم سخنانش را به پرونده های محرمانه ای که در سازمان بازرسی کل کشور موجود است، مستند می کرد.

اکنون وضعیت آقای پالیزدار چالشی بزرگ برای دستگاه قضایی، حامیان رییس جمهور ایران و سران حکومت ایران است که سالها مردم را دعوت به تقوا و پرهیز از دنیاپرستی می کردند، ولی خود با اتهاماتی بی سابقه مواجه شده اند.

حداكثر تا ژانويه 2012= مهلت ارائة طرح تحريم شديدتر اروپا عليه حكام ايران

حداكثر تا ژانويه 2012= مهلت ارائة طرح تحريم شديدتر اروپا عليه حكام ايران


همزمان با تشدید تحریم‌های ژاپن علیه جمهوری اسلامی، نشست رهبران اتحادیه اروپا نیز در قطعنامه پایانی خود به وزیران خارجه ۲۷ کشور عضو ماموریت داد که حداکثر تا ماه ژانویه ۲۰۱۲ طرحی برای تشدید تحریم‌ها تهیه کنند.



نشست رهبران اتحادیه اروپا که از دیروز برای مقابله با بحران بدهی‌ها و ثبات یورو در بروکسل تشکیل شده بود، نیمروز جمعه (۹ دسامبر، ۱۸ آذر) به کار خود پایان داد. قبلا اعلام شده بود که این نشست تنها به مشکل بدهی‌های کشورهای عضو حوزه یورو می‌پردازد. اما با رسیدن کپی قطعنامه این نشست به خبرگزاری آلمان، روشن شد که تنش اتمی جمهوری اسلامی نیز در آن مطرح شده است.

احتمال تحریم خرید نفت

در قطعنامه پایانی نشست بروکسل تاکید شده است که وزیران خارجه اتحادیه اروپا باید حداکثر تا پایان ماه ژانویه سال آینده میلادی (۵۰ روز دیگر) طرحی برای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی تهیه کنند.
در این سند، جزئیات بیشتری فاش نشده است. اما خبرگزاری آلمان می‌نویسد: «در اتحادیه اروپا مدت‌ها است بر سر تحریم خرید نفت ایران بحث می‌شود.»
وزیران خارجه اتحادیه اروپا، در آغاز دسامبر امسال تعداد بانک‌ها و موسسات ایرانی را که دیگر اجازه معامله با اتحادیه اروپا را ندارند، از ۱۴۳ واحد به ۴۳۳ واحد افزایش دادند. این تحریم‌ها، علاوه بر کشتی‌رانی جمهوری اسلامی، موسساتی را دربر می‌گیرد که غرب آن‌ها را به همکاری با برنامه‌های موشکی و هسته‌ای جمهوری اسلامی متهم می‌کند.

۱۱۳ مقام ممنوع الورود به اروپا

در مصوبه اول دسامبر وزیران خارجه اتحادیه اروپا، تعداد مقامات جمهوری اسلامی که سفر آن‌ها به اتحادیه اروپا ممنوع شده است نیز، از ۳۷ نفر به ۱۱۳ نفر افزایش یافت. کامران دانشجو وزیر علوم دولت احمدی‌نژاد، روسای ۱۲ شرکت کشتی‌رانی و گروهی از مدیران اصلی بانک‌های جمهوری اسلامی در شمار این تحریم‌‌شدگان هستند.

چند ساعتی پیش از صدور قطعنامه نشست رهبران اتحادیه اروپا، وزیرخارجه ژاپن در توکیو جزئيات تحریم‌های تازه علیه جمهوری اسلامی را اعلام کرد. به گفته این مقام، با تشدید تحریم‌ها، اکنون ۳۵۳ بانک، شرکت‌، نهادها و شخصیت‌حقیقی جمهوری اسلامی مشمول تحریم‌های ژاپن شده‌اند. دارائی‌های این اشخاص حقیقی و حقوقی در ژاپن مسدود شده است.

سپاه به جاي هواپيما، ماكت قالب مي كند! + گزارش CNN

سپاه به جاي هواپيما، ماكت قالب مي كند! + گزارش CNN


بنا به گزارش شبکه خبری CNNدر طراحی اصلی هواپیما که در عكس (اول) قابل مشاهده است، به پنجره ورودی هوا و تاج قوس بالها دقت کنید.



سپس به نمونه ماکت ساخته شده توسط سپاه نگاه کنید . دریچه ورودی هوا آئرودینامیک نیست و بیشتر شبیه ورودی هوا جلو پنجره رادیاتور پیکان است. (عكس دوم و سوم)
نمونه واقعی هواپیما در حال پرواز که پنل ها اصلا شباهتی به ماکت نمایشی سپاه ندارد. (عكس چهارم)
نمای نزدیک همین هواپیما که قوس و آئرودینامیک بودن آن اصلا شباهتی به ماکت نمایشی سپاه ندارد. (عكس پنجم و ششم)
همانطور که در نمایش تلویزیونی نشان داده شد اصلا عقب هواپیما و چرخهای آن نشان داده نمیشود و دوربین فقط سعی دارد نمای بسته روبرو را نشان دهد که با توجه به شواهد بالا ماکت درست شده شباهت کمی به هواپیمای فوق پیشرفته RQ مذکور دارد.

محکومیت سعید موغانلی به ۶ ماه حبس از سوی دادگاه تجدید نظر

دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی با رد اعتراض به حکم صادره از سوی دادگاه بدوی، حکم ۶ ماه حبس "سعید موغانلی" شاعر و روزنامه نگار تبریزی را تایید کرد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سعید موغانلی طی حکمی از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز از اتهام "همکاری با کشور متخاصم آمریکا" (به دلیل شرکت در دوره آموزش خبرنگاری در جمهوری آذربایجان) تبرئه شده و یکی دیگر از اتهامات وی دائر بر "تحصیل مال نامشروع" به علت "شرکت در دوره خبرنگاری" با صدور قرار عدم صلاحیت به دادگاه عمومی جزایی ارجاع شده است.
این در حالیست که اتهام دیگر سعید موغانلی مبنی بر "تبلیغ علیه نظام" به علت "سرودن شعر و انتشار آن در وبلاگ شخصی‌اش" منجر به صدور ۶ ماه حبس تعزیری شده است.

احضار علیرضا ثقفی، فعال کارگری جهت گذراندن دوران محکومیتش

علیرضا ثقفی، فعال کارگری جهت گذراندن دوران محکومیت ٣ سال حبس تعزیری احضار شده است.

یه گزارش کانون مدافع کارگر، مطابق متن اخطاریه‌ای که برای ضامن علیرضا ثقفی ارسال شده است وی باید ظرف مدت ۲۰ روز، از تاریخ رویت اخطاریه (۱۶ آذرماه ۱٣۹۰) نسبت به معرفی متهم اقدام نمایند.

این درحالی ست که حکم دادگاه تجدید نظر به این فعال کارگری یا وکیلش ابلاغ نشده است.

علیرضا ثقفی خراسانی در جریان مراسم روز جهانی کارگر ۱٣٨٨ در پارک لاله بازداشت شد و در شعبهٔ ۲٨ دادگاه انقلاب به ٣ سال حبس تعزیری محکوم گردیده است.

محمد نوری‌زاد: رهبران هم می میرند

محمد نوری‌زاد، مستند ساز و نویسنده منتقد حکومت ایران در جدیدترین نامه خود به آیت الله علی خامنه ای به جهان پس از مرگ خود و رهبر ایران اشاره کرده است.
در این نامه که چهاردمین از نوع خود است، آقای نوری زاد خطاب به آقای خامنه ای نوشته است: "رهبران هم می میرند".

این نامه روز جمعه ۱۸ آذر (نهم دسامبر) منتشر شده و در ادامه نامه نگاری های آقای نوری زاد خطاب به رهبر ایران است که طی آن این نویسنده و مستند ساز از نحوه مواجهه حکومت ایران با معترضان انتخاباتی سال ۸۸ و حکومتداری رهبر ایران انتقاد می کند.
بخش اصلی این نامه چنین آغاز می شود: " به روزی بیاندیشید که گویندگان شبکه های رادیویی و تلویزیونی ما با صدای بغض آلود می گویند: "انالله و انا الیه راجعون". به محض در پیچیدن این صدا، مردمان ما – از هرقشر و طایفه – مابقی سخن گویندگان را فهم می کنند".
در ادامه آقای نوری زاد از رهبر ایران می خواهد به جانشین احتمالی خود فکر کند: "وای به روزی که مثلا جناب آقای مصباح یزدی برسریر رهبری ما جلوس فرمایند. حال و روز ما با آن نگاه ویژه ای که ایشان به جایگاه ولی فقیه دارند و حتما برای رهبری خویش به کمتر از اختیارات خود خدا نیز رضایت نمی دهند، تماشایی است. شاید به همین منظور بوده است که وی از سال ها پیش به این سوی، زیرکانه شاگردان خود را به هر کجای سپاه (کانون قدرت و ثروت) تزریق فرموده اند. باور کنید تجسم این فردای هول انگیز، ما را به دعای شب و روز برای دوام عمر و بقای مستمرِ شما فرا برده است."

محمد تقی مصباح یزدی، از روحانیون بنیادگرای شیعی و از مدافعان محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران است که بسیاری او را تئوریسین مورد اعتماد آیت الله خامنه ای می دانند که رهبر ایران او را با مرتضی مطهری از نظریه پردازان اصلی جمهوری اسلامی مقایسه کرده است.
آقای نوری زاد در بخش دیگری از نامه چهاردهم خود نوشته است: " هرکجا سخن از سپاه می گویم، غرضم همان رأسنشینان فربه از مال حرام است. جماعتی که بر کوهی از پول و اسلحه خیمه بسته اند و به هیچ دستگاهی نیز پاسخگو نیستند. این تشکیلات سیری ناپذیری که شما به اسم سپاه آراسته اید و به هرکجای ما نفوذش داده اید، مگر به این سادگی ها در برابر رهبر آینده سرخم می کند؟"
این نامه که در ۲۷ بخش نگاشته شده، در بخش هشتم به رابطه میان ایران و آمریکا پس از انقلاب بهمن ۵۷ پرداخته است: "از همان ابتدای رهبری، ترجیع بند سخنان شما، دشمنی با آمریکا بود. از این زاویه ای که ما مردگان ایستاده ایم، ذات هر سخن پیداست. می بینید که این دشمن دشمنی که شما درطول رهبری خویش فرمایش می فرمودید، بیش از آنکه به آمریکا و شرارت های آن مربوط باشد، به نیاز روانی یک جامعه جاهل و بیمار مربوط بود. شما به دشمنی با آمریکا نیاز داشتید."

آقای نوری زاد که سالها از حامیان اصلی رهبر ایران به شمار می رفت، پس از اتفاقات پس از انتخابات خرداد ۸۸ شروع به انتقاد از دولت و رهبر ایران کرد و به همین دلیل بارها بازداشت و روانه زندان شد.
وی در بخش دیگری از نامه جدید خود به نحوه برخورد با زندانیان سیاسی اشاره کرده و در همان قالب "مشاهدات فرضی در سفر پس از مرگ با رهبر ایران" نوشته است: "سری به سلول های انفرادی دوران رهبری شما بزنیم. می بینید؟ عده ای به هر دلیل اینجا زندانی‌اند و در خود مچاله شده اند. من پیش از این نیز درباره ماموران وزارت اطلاعات با شما سخن گفته بودم. این که عمده کارکنان این دستگاه، مثل سپاه، درستکار و زحمت کشند. اما قلیلی که اختیار کلی این دستگاه با آنان است، پلید و نفرت انگیز و هیولایند. و شما آقا جان از هیولا بودن این ماموران خبر داشتید."
اشاره به وضعیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت که در بازداشت خانگی به سر می برند، بخش دیگری از نامه چهاردهم آقای نوری زاد است. او از آقای خامنه ای پرسیده است: "شما اگر به جای آقایان موسوی وکروبی بودید، دوست داشتید با شما چگونه رفتار می کردند؟ حتما به انصاف و عدل. پس چرا با این دو، بد کردید و نام خود را در امتداد نام حاکمان عبوس و تند خو ثبت فرمودید؟"
در بخش های دیگر این نامه، آقای نوری زاد به "دخالت های سیاسی و اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جانشینان احتمالی آقای خامنه ای و ایران پس از مرگ آقای خامنه ای" پرداخته و با شرح داستانی خیالی و سفری با رهبر ایران در دنیای پس از مرگ، تلاش می کند که انتقادهای خود را که در نامه های پیشین او نیز به آنها اشاره شده بود، در قالب "پیامدهای اسف بار دوران رهبری آقای خامنه ای" به او "گوشزد" کند.
محمد نوری زاد، روزنامه نگار و مستندساز منتقد دولت ایران که به تازگی از زندان آزاد شده به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و "توهین به مسئولان نظام" به تحمل سه سال و نیم زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شده است.

بريتانيا به جمهوري اسلامي: يك ميليون پوند غرامت بده!

بريتانيا به جمهوري اسلامي: يك ميليون پوند غرامت بده!

دولت بریتانیا از جمهوری اسلامی ایران درخواست کرده برای جبران تخریب اموال سفارت این کشور در تهران، یک میلیون پوند به عنوان غرامت بپردازد.

هنوز مقام های ایران واکنشی به این درخواست نشان نداده اند اما کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران اعلام کرده که یکشنبه ، این موضوع را بررسی می کند.

ظاهرا بعد از هزینه های سیاسی حمله دانشجویان بسیجی به سفارت بریتانیا، حال، قرار است ایران هزینه های مالی این حمله را هم بپردازد.
دولت بریتانیا می گوید تابلوهای نقاشی نفیس، فرش، مبلمان، جواهرات، اشیای قیمتی، دستگاه های الکترونیک و چند خودروی اداری در حمله دانشجویان بسیجی به سفارت تخریب یا ربوده شده اند. آنها درخواست پرداخت یک میلیون پوند غرامت به دولت ایران داده اند؛ مبلغی معادل دو میلیارد و یکصد میلیون تومان.
در عکس هایی که از اشغال موقت سفارت بریتانیا در تهران به رسانه ها ارسال شد، آسیب به برخی از این اموال به تصویر کشیده شده است. از جمله تابلوی نقاشی که در عکسی از خبرگزاری فارس در ایران، در حیاط سفارتخانه دیده می شود. این تابلوی وارونه، نقاشی کینگ جورج پنجم است که به عنوان اموال هنری دولت بریتانیا ثبت شده است.

نازنین پوینده: گفته اند دیه می دهیم فاتلان پدرت را ببخش

نازنین پوینده: گفته اند دیه می دهیم فاتلان پدرت را ببخش
۱۳ سال پس از قتلهای سیاسی زنجیزه ای پاییز سال ۱۳۷۷، اعضای خانواده محمد جعفر پوینده – نویسنده، مترجم و یکی از از اعضای فعال «کانون نویسندگان ایرانِ» -- درباره پرونده این قتل چه فکر می کنند؟ و درباره قتلهای محمد مختاری شاعر و نویسنده و دیگر عضو فعال «کانون نویسندگان ایرانِ» و داریوش فروهر و پروانه اسکندری رهبران «حزب ملت ایران»؟

قتلهای سیاسی پاییز ۱۳۷۷ بنا به دوایت رسمی جکومت ایران به دست کارمندان «خودسر» وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت؛ اما، بر سر این که آمران اصلی آن چه کسانی بوده اند، میان حکم دادگاه متهمان و محکومان از سویی، و خانواده قربانیان و وکیلان آنها از سویی دیگر، اختلاف در گرفت.

در همین زمینه، رادیو فردا با نازنین پوینده دختر محمدجعفر پوینده گفت وگویی انجام داده است:

رادیو فردا: پس از سیزده سال از حادثه قتل پدرش درباره این رویداد چه احساسی دارد؟

نازنین پوینده (پاریس): احساس که... هنوز هم با اینکه این همه مدت گذشته یک حالت ناباوری وجود دارد و در زندگی روزمره من خوب سعی می کنم به آن لحظه ها و چیزهایی که ممکن است به پدر روی داده فکر نکنم ولی خوب احساس فقدانش و نبودنش کاملا دیگر همراه من است و تقریبا می شود گفت یک عادت شده این که ایشان نباشند.

ولی خوب هر موقعی که متمرکز شوم و به آن روزها فکر کنم هنوز هم یک چیزی است که کاملا ملموس نیست و انگار که واقعی نیست و اصلا وجود نداشته. به خاطر این که هیچکدام از ما و حتی خانواده آقای مختاری و خانواده فروهرها آمادگی نداشتند برای چنین چیزی. به خاطر این که پدر من که یک مترجم بود و آقای مختاری هم یک شاعر بودند و اینها داشتند زندگی شان را می کردند برای آزادی بیان و خواسته هایشان، کانون نویسندگان خیلی تلاش می کردند ولی نه مبارزه مسلحانه می کردند و نه پروژه های این تیپی آماده می کردند که فکر کنند خوب جانشان در خطر است و دارند ریسک می کنند.

تنها چیزی که فکر می کردیم ممکن است پیش بیاید این است که پدر یا آقای مختاری مثلا چند روز بازداشت شوند به خاطر حرف هایشان و عقایدشان و این که این حالتی که پدر رفت و دیگر هیچوقت برنگشت واقعا یک چیزی بود که چون خودش هم انتظار نداشت و خانواده هم انتظار نداشت بعید بود برای همه و این حالت هنوز هم بعد از این همه سال باقی مانده.

با این حال زندگی ادامه دارد و آدم با شرایط جدید هم خودش را وفق می دهد و این هم مهم است برای همه آدمهایی که عزیزشان را از دست داده اند وقت و زمان کمک می کند که این زخم ها بالاخره یک کمی هست ولی عمقش رویش پوشیده تر شود.


نازنین پویندهخانم نازنین پوینده، مهمترین نکته ای که درباره پرونده قتل پدرتان می توانید بعد از ۱۳ سال بگویید چیست؟

مهمترین نکته این قتل ها به نظر من مساله پیچیده است. با یک مطلب نمی شود خلاصه کرد. قتل پدر من و دوستش محمد مختاری و فروهرها از همان جهت که اتفاق وحشتناکی بود یکی از تنها چیزهای مثبتی که داشت، به خاطر این که در همه چیزهای وحشتناک یک موقع هایی یک چیزهای مثبتی هم وجود دارد، این است یکی از تنها پرونده هایی بود که یک دفعه رو شد و سروصدای خیلی زیادی کرد و حتی وزارت اطلاعات مجبور شد یک اطلاعیه ای بدهد و همانطور که می دانید بگوید که یک سری افراد خودسر این کار را کردند. وحتی یک پرونده ای که کامل نبود و صفحه هایش کم بود و یک جاهایی اش پاره شده بود تشکیل شود و این یک چیز مثبت بود.

خوب معلوم است که اینها همه هیچکدام جدی نبود و همه هم از اول می دانستند که به جایی نمی رسد به خاطر این که ممکن است دست آدمهای خیلی بالاتری رو شود و برای همین یک چیزهای بالماسکه کوچکی ایجاد شد چندین سال و بعد هم از بین رفت. مساله ای که هست این است که من نمی توانم چیز قطعی راجع به این پرونده بگویم ولی به خاطر یک سری مسایلی که پیش آمد که برایتان توضیح می دهم فکر می کنم این پرونده را به هر حال نتوانستند ببندند. البته همانطور که اصرار می کنم و تاکید می کنم قطعی نیست. چون این پرونده به خاطر سری بودنش هیچوقت ما همه چیز را نخواهیم دانست. فعلا.

افرادی به من گفتند در سالهای اخیر که بیا ما به تو دیه می دهیم و قاتل های پدرت را ببخش. و حتی وقتی کسی دیگر زندان نبود یعنی از کسانی که این کار را انجام داده بودند و از کارکنان قبلی وزارت اطلاعات بودند... چون همه با آخرین اطلاع من آزاد شده بودند... وقتی حتی هیچکس در زندان نبود به من گفتند بیا کتبی بنویس که قاتل ها را بخشیدی. که به هر حال این تنها فایده اش چی بود، این که پرونده بسته شود تا کسی دیگر با اطلاع من در زندان نبود. این المان های کوچک به من این حدس را دادند که پرونده هنوز بسته نشده.

بنابراین امید دارید که زمانی که نکاتی که به نظرتان مبهم است در پرونده قتل پدرتان روشن تر شود؟

خوب مسلما این امید را باید در خودم نگاه دارم ولی ممکن است چنین اتفاقی خیلی در سالهای خیلی آینده بیافتد. در حال حاضر نه. فکر نمی کنم شرایط ایران این اجاره را بدهد که پرونده پدر به طور واقعی باز شود و افراد محاکمه شوند. چه بسا که از آن موقع به بعد افراد بسیار زیاد دیگری در ایران کشته شدند و فکر می کنم شکایات خیلی زیادی وجود داشته باشد و متاسفانه فکر نمی کنم در حال حاضر اتفاقی بیافتد. ولی باید این امید را نگاه داشت که در سالهای آینده همه انسانهایی که در ایران به حقوق بشر و انسانیت لطمه وارد کردند محاکمه شوند.