۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

دولت ایران با «بودجه سایه» به جنگ تحریم ها می رود

از احتمال تدوین «بودجه ی سایه» توسط دولت جمهوری اسلامی خبر داده است.دولت ایران در نظر دارد برای مقابله با تحریم های بین المللی، دو لایحه بودجه ارائه دهد تا در صورت بروز مشکلات مالی، بتواند آن غلبه کند.
پیش از این مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بود که دولت باید لایحه بودجه را تا پانزده آذر ارایه دهد اما محمود احمدی نژاد هنوز این لایحه را تقدیم نکرده و اکنون خبرگزاری مهر می گوید تاخیر به این دلیل است که دولت قصد دارد لایحه «بودجه سایه» را هم تدوین کند.
بودجه سایه ، روشی در بودجه نویسی است که پس از پیش بینی بحران مالی در سال بعد،  دولت در کنار بودجه ی اصلی کشور، لایحه بودجه ی دیگری می نویسد که با درآمد کمتر و هزینه های پایین  تر تنظیم می شود. مثلا حالا که نفت ایران بشکه ای صد دلار می ارزد، در بودجه سایه، بر روی بشکه ای سی دلار حساب می شود.
رویه ای که یکبار در سال ۱۳۸۳ اعمال شد. همزمان با کاهش قیمت نفت و افزایش تهدید خارجی، شورایعالی امنیت ملی به دولت خاتمی پیشنهاد تدوین بودجه سایه را مطرح کرد که اجرا شد: در کنار بودجه رسمی ایران، بودجه ای با هزینه ها و در آمدهای پایین تر تنظیم شد.
یکبار هم در سال ۸۵ ، با ارایه پرونده اتمی ایران به آژانس بین المللی  انرژی اتمی، پیشنهاد تدوین لایحه سایه مطرح شد اما دولت احمدی نژاد با اصرار بر اینکه خطری وجود ندارد، از زیر بار تدوین لایحه بودجه ی سایه ، شانه خالی کرد.
بعد از اصرار جمهوری اسلامی ایران بر ادامه فعالیت اتمی غیر شفاف، در بهار امسال شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا ، ایالات متحده آمریکا و چند کشور دیگر همچون استرالیا و کانادا، تحریم هایی علیه جمهوری اسلامی تصویب و اجرا کردند.
بودجه ی سال آینده اولین آزمون مقام های ایران برای مقابله با این تحریم های فراگیر است.
در ماه های گذشته، مقام های جمهوری اسلامی تاکید کرده اند که تحریم های فراگیر علیه ایران تاثیری نگذاشته اما ماه گذشته، باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا اعلام کرد که تحریم ها علیه ایران شدیدا گزنده بوده و او به رایزنی ها برای ادامه منزوی کردن جمهوری اسلامی، ادامه خواهد داد.
قرار است انتخابات مجلس شورای اسلامی در ۱۲ اسفند برگزار شود. بطور سنتی نمایندگان باید برای تصویب لایحه بودجه، در دو ماه آخر سال ، وقت بگذارند. به همین دلیل مقام های مجلس ایران از دولت درخواست کرده بودند که لایحه بودجه را در زمان مقرر آن یعنی در ۱۵ آذر به مجلس بیاورد.
در شش سال گذشته، محمود احمدی نژاد، همیشه لایحه را بعد از این تاریخ به مجلس برده و حتی در سال گذشته، آنقدر تاخیر داشت که مجلس نتوانست در اسفند ماه لایحه بودجه را بررسی کند و بخشی از تصویب آن به سال جاری سپرده شد.

فتوای خامنه ای در باره خرید کالا از کشورهای کافر غربی

علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی با صدور فتوایی اعلام کرد چنانچه خرید کالا‌ از کشور‌های آمریکا٬ بریتانیا و فرانسه منجر به «تقویت دولت‌های کافر و استعمارگر که دشمن اسلام و مسلمین هستند شود»٬ جایز نیست.
فتوای آقای خامنه‌ای روز یکشنبه (۲۰ آذر) در سایت محافظه‌کار «سروش‌نیوز» نزدیک به محمدباقر قالیباف منتشر شده است.
آقای خامنه‌ای در فتوای خود افزوده اگر خرید کالا منجر به تقویت «قدرت مالی آن‌ها {دولت‌های کافر} برای هجوم به سرزمین‌های اسلامی و یا مسلمین در سرتاسر عالم» شود٬ «واجب است که مسلمانان از خرید و بکارگیری و استفاده از آنها اجتناب کنند.»
این فتوا در شرایطی صادر شده که جمهوری اسلامی سال‌هاست بسیاری از کالاهای مورد نیاز خود را از کشور‌های غربی تهیه می‌کند.
در چند سال گذشته و با افزایش تنش‌ها میان جمهوری اسلامی و کشور‌های غربی٬ چین به عمده‌ترین صادرکننده کالا‌ها به ایران تبدیل شده است.
حجم واردات کالا از چین طی این سال‌ها بسیاری از تولید‌کنندگان داخلی را ورشکسته کرده و منجر به تعطیلی تعداد قابل توجهی از صنایع تولیدی شده است.

مخالفت کمیسیون پزشکی با آزادی محبوبه کرمی

مخالفت کمیسیون پزشکی با آزادی محبوبه کرمی

خبرگزاری هرانا - با وجود نامساعد بودن وضعیت جسمی محبوبه کرمی در زندان، کمیسیون پزشکی سازمان زندان ها رای به تحمل کیفر برای وی صادر کرد.

در پی پیگیری های به عمل آمده توسط خانواده محبوبه کرمی در خصوص عدم تحمل کیفر و ارسال پرونده پزشکی وی به مراجع قضایی، هفته گذشته مقامات شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب، رای صادره توسط کمیسیون پزشکی سازمان زندان ها مبنی بر داشتن تحمل کیفر را به وی ابلاغ کردند.

به موجب حکم صادره توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و شعبه ۵۴ تجدید نظر، محبوبه کرمی از مدافعان حقوق زنان و حقوق بشر، محکوم به گذراندن سه سال حبس به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است. وی در حال حاضر، از اردیبهشت ۱۳۹۰ در بند نسوان زندان اوین محبوس است و با وجود وضعیت نامساعد جسمی، مسئولان قضایی اصرار بر اجرای کامل حکم دارند.

هم چنین، طی هفته گذشته، وضعیت جسمی پدر محبوبه کرمی نیز رو به وخامت گذاشته است و در بخش مراقبت های ویژه بستری گردیده است. این در حالی است که مادر محبوبه کرمی نیز در زمان زندان وی بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت، و فرصت ملاقات با فرزندش را پیدا نکرد.

هيلاري كلينتون: كشيش ايراني بايد بلادرنگ آزاد شود!

هيلاري كلينتون: كشيش ايراني بايد بلادرنگ آزاد شود!

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط یوسف ندرخانی، کشیش ایرانی شد.

درهمین حال نامه‌ای با امضای ۲۰۰ هزار شهروند آمریکایی در حمایت از کشیش ندرخانی به دولت آمریکا ارسال شده است.

یوسف ندرخانی ۳۳ ساله که در سن ۱۹ سالگی به مسیحیت گراییده است، دو سال پیش به همراه همسرش در شهر رشت بازداشت شد و دادگاه بدوی در ۲۳ خردادماه آقای ندرخانی را به «ترک دین» و «دعوت سایر مسلمانان به مسیحیت»، «ایجاد یک کلیسای مخفی در خانه خود» و «ابراز مخالفت آشکار با اسلام» متهم کرد.

در متن حکم بدوی یوسف ندرخانی با تأکید بر «ارتداد» وی ذکر شده است که دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم، با توجه به «مسئله هشت از تحریرالوسیله» آیت‌الله خمینی و «فتاوی» اعلام شده از سوی مراجع تقلید، «متهم را به مجازات اعدام به طریق حلق‌آویز» محکوم کرده است.

عباس سلمان پور، وکیل آقای ندرخانی پیشتر در گفت وگو با رادیو فردا گفته بود حکم اعدام برای این کشیش پروتستان، نقض شده است.

وکیل آقای ندرخانی گفته بود: «حکم اعدام نقض شده و رسیدگی مجدد هم در شعبه صادرکننده حکم قبلی انجام شده و الان در انتظار صدور حکم جدید هستیم.»

خانم کلینتون گفت: «ما از تمامی دولت‌ها می‌خواهیم تمامی زندانیانی که به خاطر عقیده و اندیشه خود به زندان افتاده‌اند، از جمله کشیش یوسف ندرخانی را فوری و بدون قید و شرط آزاد کنند.»
اظهارات خانم کلینتون مقارن با روز جهانی حقوق بشر ایراد شد. سخنان هیلاری کلینتون درباره این کشیش ایرانی پس از آن بود که بیش از ۲۰۰ هزار شهروند آمریکایی بیانیه مرکز آمریکایی قانون و عدالت را امضا کرده و در آن خواستار اقدام دولت آمریکا برای نجات کشیش یوسف ندرخانی شده‌اند.

مرکز آمریکایی قانون و عدالت، در بیانیه‌ای از موضع خانم کلینتون تقدیر کرده وگفته است: «ما ضمن تقدیر از سخنان وزیر خارجه آمریکا در حمایت از آزادی کشیش یوسف ندرخانی، کماکان از سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی و سران کشورهای مسلمان می‌خواهیم این نقض جدی حقوق بشر دست به کار شوند و برای آزادی کشیش ندرخانی فشار بیاورند.»

این بیانیه می‌افزاید: «پیش بینی ما این است که نظر آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در مورد این پرونده قرار است در ماه جاری اعلام شود و ما به تلاش‌های خود و همکاری با وزارت خارجه آمریکا برای نجات یوسف ندرخانی ادامه خواهیم داد.»

دیوان عالی كشور هم پیشتر در اطلاعیه‌ای اعلام كرده پرونده اتهامی «یوسف ندرخانی» کشیش مسیحی به دلیل «نقص تحقیقاتی» در این دیوان نقض شده و تاكنون نظر نهایی درباره آن داده نشده است. محمد علی دادخواه، دیگر وکیل آقای ندرخانی هم به رادیو فردا گفته بود این پرونده برای کسب نظر، به آیت الله علی خامنه ای ارجاع شده است.

اعتصاب حسین رونقی در اعتراض به عدم صدور مرخصی استعلاجی

اعتصاب حسین رونقی در اعتراض به عدم صدور مرخصی استعلاجی

حسین رونقی ملکی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در تداوم وخامت حال جسمی اش و ممانعت نیروهای امنیتی جهت دریافت مرخصی از روز شنبه دست به اعتصاب غذا زده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، این زندانی سیاسی که در طی ماههای اخیر پس از دو عمل جراحی کلیه دچار خونریزی داخلی شده است بارها از زندان به بیمارستان منتقل و پس از درمان به دلیل مخالفت دستگاه امنیتی از ادامه درمان وی به زندان منتقل شده است.

حسین رونقی در پی مداخله اطلاعات سپاه پاسداران در پرونده خود و ممانعت از دریافت مرخصی استعلاجی از روز شنبه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.

از منابعي در درون سپاه خبر رسيده است كه نيروهاي سپاه, صفحات سوخت هسته ای ساخته شده در مراکز هسته ای را جهت اطمینان خاطر, در انبارهای مخفی خود نگهداری می کنند.

از منابعي در درون سپاه خبر رسيده است كه نيروهاي سپاه, صفحات سوخت هسته ای ساخته شده در مراکز هسته ای را جهت اطمینان خاطر, در انبارهای مخفی خود نگهداری می کنند.

قابل توجه آنكه, ۳۰۰ نمونه از اين صفحات, براي تهيه يك بمب هسته اي كافي است

اين منبع همچنين خبرداده است كه, در انفجارهای اخیر مراکز سپاه، کلاهك های میکروبی روی موشکهای دوربرد تازه ساخت سپاه بوده که حین آزمایش, بنا به دلایلی آتش گرفته و در صورت ملاحظه, دود حاصله كه تقریبا سفید و متمرکز بوده نه سیاه و پراکنده قابل رويت بوده است.
اين منبع علاوه بر اين گفته است كه سپاه و وزارت دفاع توانمندی های خود را معمولا شش ماه دیرتر و آنهم در مقیاس پایین تر رونمایی می کنند تا بلكه بتوانند به اين طريق, دشمنان شان را گمراه كنند.

کفش پرانی یکی از کارگران اخراجی نساجی مازندران به سوی احمدی نژاد

در پی برگزاری مراسمی برای علی کردان وزیر سابق کشور جمعی از کارگران نساجی مازندران با اختلال در سخنرانی احمدی نژاد به سمت وی کفش پرانی کردند.
یکی از کارگران اخراجی به نام رشید - ش که خود را به صندلی های ردیف مقابل احمدی نژاد رسانده بود پس از پرتاب کفش نسبت به مشکلات کارگران اعتراض کرد.
بر اساس گزارش سایت های خبری این کارگر اخراجی پس از ضرب و شتم توسط نهادهای انتظامی حاضر در محل بازداشت شده است.
گفته می شود در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی رشید - ش به دلیل پرتاب تخم مرغ به سمت وی نیز بازداشت شده بود.

هفت كارگر كشته، شانزده نفر مجروح شدند

در پی انفجار کوره کارخانه نورد فولاد غدیر یزد، در ساعت بیست یکشنبه شب، هفت کارگر کشته و شانزده نفر مجروح شدند که حال هشت نفر آنان را وخیم گزارش شده است.

به گزارش ایلنا، این حادثه که در شیفت پایانی کارخانه نورد فولاد غدیر که ۲۳ کارگر مشغول به کار بودند، رخ داد پنج کارگر بلافاصله و دو کارگر در بیمارستان جان باختند.

مصدومان این حادثه که بین ۴۵ تا ۸۵ درصد دچار سوختگی شده‌اند به بیمارستان سوانح و سوختگی منتقل شدند.

بررسی‌های اولیه علت وقوع حادثه را وجود آب در آهن قراضه‌های پرس شده در کوره ذوب آهن اعلام می‌کند.

روژین محمدی با تودیع وثیقه و به طور موقت از زندان اوین آزاد شد.

 روژین محمدی، وبلاگ نویس ، فعال حقوق بشر و دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه مانیل در فیلیپین، که پس از بازگشت به ایران بازداشت شده و در بند ۲ - الف متعلق به سپاه پاسداران زندانی بود، تاریخ ۱۶ آذرماه جاری، به قید وثیقهٔ ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.

روژین محمدی، روز ۲۳ آبان از فرودگاه استانبول به تهران سفر کرده بود که پس از پیاده شدن در فرودگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پس از ۲۴ ساعت به قید وثیقه آزاد شد، اما ۵ روز بعد نیروهای امنیتی جهت بازداشت وی به خانهٔ پدری‌اش در کرمانشاه یورش بردند که به علت عدم حضور وی در این شهر موفق به بازداشت او نشدند. وی بار دیگر در تاریخ ۳۰ آبان به صورت تلفنی به دادسرای شهید مقدسی زندان اوین احضار شد که پس از دستور ضبط وسایل شخصی از جمله کامپیو‌تر دستی‌اش و سه روز بازجویی متوالی، در دوم آذرماه، با صدور قرار بازداشت به زندان اوین منتقل شد.

قابل ذکر است که رسیدگی به این پرونده از طرف بازپرس شعبهٔ سوم دادسرای زندان اوین همچنان ادامه دارد. شعبه سوم دادسرای اوین روژین محمدی را به اتهاماتی همچون «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور»، «تبلیغ علیه نظام» و «انجام فعالیت‌های حقوق بشری» متهم کرده است

محبوبه کرمی، فعال جنبش زنان و کمپین یک میلیون امضاء که نزدیک به ۷ ماه است به دلیل اجرای حکم ۳ سال زندان، در اوین به سر می برد، دل نوشته ای به پدر بیمار خود نوشته است.

محبوبه کرمی، فعال جنبش زنان و کمپین یک میلیون امضاء که نزدیک به ۷ ماه است به دلیل اجرای حکم ۳ سال زندان، در اوین به سر می برد، دل نوشته ای به پدر بیمار خود نوشته است.

محبوبه پس از فوت مادر بر اثر سرطان، کلیه مسئولیت های نگهداری از پدر بیمار خود را که سالهاست به بیماری آلزایمر دچار است، برعهده دارد.

این در حالی است که وی در مدت این ۷ ماه نتوانسته پدر خود را به دلیل بیماری وی که هم اکنون حاد شده است، ملاقات کند.

پدر وی هم اکنون در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان به سر می برد، محبوبه کرمی خود نیز از بیماری کم خونی رنج می برد و با این وجود تا کنون نتوانسته به مرخصی بیاید.

به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان از تا قانون خانواده برابر، محبوبه کرمی در شعبه ۵۴ تجدید نظر دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موحد به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

وی پیش از این در دادگاه بدوی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی، به تحمل چهار سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

اتهامات محبوبه کرمی «فعالیت حقوق بشری، فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و نشر اکاذیب» عنوان شد.

محبوبه کرمی، عضو کمپین یک میلیون امضا، در روز ۱۱ اسفند ماه ۱۳۸۸با هجوم ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و پس از گذشت ۱۷۰ روز، شامگاه چهارشنبه ۲۷ مردادماه ۱۳۸۹ با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

در ادامه متن نامه محبوبه به پدر وی آمده است:



سلام پدر عزیزم

ماه هاست که از دیدن رویت محروم شده ام. می دانم که چشم انتظار تنها دخترت هستی. اما بدان که این دیوارهای بلند اوین شاید در ظاهر بین من و تو فاصله انداخته است ولی هر لحظه به فکر تو هستم و هرگز آن چهره محبوب و دوست داشتنی تو از جلوی چشمانم کنار نمی رود.

پدرجان! روزهای سختی را پشت سر می گذارم و هر روز به یاد تو در این حیاط کوچک سلولم قدم می زنم و با پرندگان درد دل می کنم. به نظر، آنها هم می دانند که ماه هاست پدرم را ندیده ام و شدیدا دلتگ او هستم. در اینجا مکانی برای خلوت کردن وجود ندارد و من مجبورم به حیاط و گاهی حمام پناه ببرم و در آنجا برای تنهایی ام گریه کنم.

روزهای ملاقات وقتی می بینم که دوستانم با پدرانشان صحبت می کنند در دل خود افسوس می خورم و دلم می خواهد که پدر من هم می توانست به دیدنم بیاید اما پدر جان بدان که دوستانم مشکلات شان از من هم بیشتر است. هربار که مادران زندانی با فرزندان خردسالشان از پشت شیشه های کدر صحبت می کنند، لحظه خداحافظی وقتی پرده ها پایین می آید، صدای گریه کودکان دل هر انسانی را به درد می آورد.

چند روز پیش یکی از دوستانم از مرخصی آمده بود. از دلتنگی های پسرش برای مان تعریف می کرد که چگونه شب تا صبح در کنار مادر گریه می کرده و از خدا می خواسته که صدایش را بشنود تا دوباره مادرش به زندان بازنگردد. اما مادرش نمی توانسته به او بگوید که این بندگان به ظاهر صالح خدا هستند که ما را به اتهامات واهی به زندان انداخته اند.

پدر عزیزم

اگر بخواهم از مشکلات اینجا برایت بگویم، بی شمار است. اما من و همه دوستانم استقامت و بردباری پیش گرفته ایم و از تو می خواهم که استواری و مقاومت را در پیش بگیری. می دانم که سه سال مدت طولانی است که ما از هم جدا باشیم اما از تو می خواهم که طاقت بیاوری و این روزهای سرد و سخت زمستان را پشت سربگذاری.

هر وقت از ملاقات می آیم دوستانم همه جویای حال شما هستند و در اینجا همه به شما سلام می رسانند.

هرگز آن روز را فراموش نمی کنم که پس از پیگیری های مکرر به من اجازه دادند که چند دقیقه با شما تلفنی صحبت کنم و تو با آن صدای نحیف و رنجورت از من خواستی که به خانه باز گردم و مدام تکرار می کردی که بیمار هستی و اگر دیر بیایم شاید هرگز مرا نبینی، چرا که به تو گفته اند من در ماموریت هستم و نمی دانی که در اوین زندانی ام.

در آن لحظه برادرعزیزم محسن که هر هفته با چهره مهربان و جسورش به ملاقات ام می آید و مدام مرا به امیدواری و صبر دعوت می کند گوشی را از شما گرفت و به من گفت «بابا الان از خواب بلند شده و حالش زیاد بد نیست» اما می دانم که برای آرام کردن من این حرف ها را می زد و از من می خواست که به فکر سلامتی خودم باشم. وقتی به بند بازگشتم دوستانم به من تبریک می گفتند که توانستم با پدرم صحبت کنم. اما ناگهان گریه امانم را برید و همه فهمیدند که بابا حال خوبی ندارد. یکی از دوستانم به پیش من آمد و گفت «گریه نکن گویا خانواده های ما هم مثل ما باید شکنجه شوند» و پس از گفتن این جمله هر دو همدیگر را در آغوش گرفتیم و برای دلتنگی های مان گریستیم.

سلامی هم برای دوستان عزیزم دارم. هر دفعه در ملاقات ها، خانواده زندانیان به پیش من می آیند و می گویند که دوستانت سلام می رسانند و جویای احوالت هستند. سلامی به گرمی آتش و به درخشندگی خورشید و به پاکی زلال آب به دوستان و همراهانم دارم. همه عزیزانم را به استواری و بردباری دعوت می کنم و بدانند که هرگز لحظه ای فراموششان نخواهم کرد و به اندازه دنیاها دوستشان دارم.

به امید آزادی همه زندانیان سیاسی

محبوبه کرمی

پدری که هیچگاه به خانه بازنگشت! / گفتگو با نازنین پوینده

محمدجعفر پوینده از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران بود، نویسنده و مترجمی که به عنوان یکی از پشتیبانان آزادی بیان در ایران به شمار می‌آمد و ده ها اثر در زمینۀ فلسفه و ادبیات به پارسی ترجمه کرده بود، او در هشتم آذر ۱۳۷۷ در تهران ناپدید شد و ده روز بعد پیکر بی جانش در روستای بادامک شهرستان شهریار پیدا شد، علت مرگ محمدجعفر پوینده خفگی اعلام شد، کمی بعد روشن شد که او قربانی ترور نویسندگان و روشنفکران ایرانی از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است، جریانی که به‌عنوان «قتل‌های زنجیره‌ای» شناخته شد و حتی دولت ایران به آن اعتراف کرد، امروز هجده آذر در سالگرد قتل محمدجعفر پوینده فرزند او «نازنین» که اکنون به‌عنوان نقاش در پاریس فعالیت دارد میهمان برنامۀ “رادیو زمانه” است، او در دربارۀ پدرش می‌گوید:

“پدرم از خانواده‌ای بسیار ساده و سنتی می‌آمد و به همین خاطر بدون داشتن میراث فرهنگی ویژه‌ای که از خانواده به او رسیده باشد خودش شیفتگی خاصی به فرهنگ داشت، شاید این گرایش به خاطر رفتارها و قوانین ناعادلانه‌ای بود که در همان جامعۀ‌ سنتی و بسته دیده بود، جامعه‌ای که در آن بزرگ شده بود و دلش می‌خواست به ‌نحوی آن را تغییر دهد. “نازنین پوینده می‌افزاید: “پدر با توجه به آموخته‌هایش که آنها را با مطالعه کسب می‌کرد خودش متحول می‌شد و رشد می‌کرد چون معتقد بود که تنها راه رسیدن به آزادی و حق انتخاب شخصی رشد فرهنگی و دانستن هرچه بیشتر راجع به دنیا است.” فرزند محمدجعفر پوینده آثاری را که پدرش برای کار انتخاب می‌کرد مشخص کنندۀ هدف او می‌بیند و معتقد است: “پوینده کسی نبود که فقط به خاطر عشق شخصیش به یک نوشته آن را ترجمه کند، او روی موضوع‌های ویژه‌ای که به آن حساسیت داشت کار کرد مانند پیکار با تبعیض‌های گوناگون در جامعه و به خصوص تبعیض جنسی.” نازنین می‌گوید: “فکر می‌کنم علت علاقۀ‌ شخصی او به کتاب هائی که به این موضوع ربط داشتند دیدن مردسالاری و رفتارهائی بود که در خانوادۀ سنتیش با مادر و خواهرانش می‌شد، حدود پانزده سال پیش در جامعۀ‌ ایران می‌اندیشید که لازم است زنان حق خودشان را بگیرند و دیگر به‌عنوان جنس دوم محسوب نشوند، همچنین فکر می‌کرد در زمینۀ‌ جامعه شناسی ادبیات در ایران چندان کار نشده است، هر کدام از دغدغه‌هایش در حقیقت به مشکلاتی که در جامعه وجود داشت برمی‌گشت و سعی می‌کرد با کارش به نوعی در رفع این فقدان‌ها کمک کند.”

هیچ وقت این حدس زده شد که کدام بخش از فعالیت‌هایشان می‌توانست موجب این باشد که وزارت اطلاعات ایران بخواهد چنین نقشه‌ای را برای حذف ایشان برنامه ریزی کند؟

نازنین پوینده: فکر می‌کنم که هیچ بخش از کارهایش به طور خاص نبود بلکه کل مجموعۀ فعالیت این فرد بود، تصور می‌کنم افرادی که در وزارت اطلاعات ایران تصمیم گرفتند که پدرم را حذف کنند بسیار افراد باهوشی بودند چون زمانی که کلاً به مجموعۀ کار‌های او نگاه می‌کردند می‌دیدند که فردی است که دارد با یکسری ناعدالتی پیکار می‌کند، به روش خودش که روشی فرهنگی بود و آخرین کتابش هم که چند روز پس از مرگش چاپ شد « اعلامیه جهانی حقوق بشر » بود، به طور کلی کشتار روشنفکران در سال ۱۹۹۹ در ایران زوایای گوناگون و پیچیده‌ای دارد و به خاطر پنهانی بودن این پروژه هیچکس نمی‌تواند به طور قطعی یک تئوری ارائه کند ولی به هر حال یکی از تئوری‌ها این است که آنها می‌خواستند کسانی را حذف کنند که فکر می‌کردند انسان‌هائی قوی هستند و می‌توانند آدم هائی را دور خود داشته باشند و یا فکرشان را ترویج دهند، دلیل دیگر هم این بود که به هر حال کانون نویسندگان را به‌عنوان یک خطر می‌دیدند چون کانون نویسندگان به همان دلیلی که گفتم کاری که می‌کند این است که به رشد فرهنگی جامعه کمک می‌کند و خب رشد فرهنگی چه می‌آورد؟ دانستن! و دانستن چه می‌آورد؟ میل به خواستن و مبارزه کردن، دلیل دیگر هم این بود که در دورۀ آقای خاتمی یک سری آزادی‌هائی داده شده بود و این قتل‌ها یک پروژۀ تشویش اذهان عمومی را همراه داشت، این که ترس را نشان دهند و بگویند «حواستان باشد!» در حقیقت یک دعوای داخلی میان مقام‌های حکومت.



ولی مادرتان در سخنرانی‌هائی که در مجامع گوناگون داشتند اشاره می‌کنند که حتی در همان زمان در دفتر آقای خاتمی برخورد سردی با ایشان صورت می‌گیرد، در زمانی که برای پیگیری مسائل مربوط به این پرونده به آنجا می‌رفتند و بسیار نگران وضعیت همسرشان بودند



بله کاملاً ، من به اندازۀ کافی از سیاست اطلاع ندارم ولی حتی در دفتر آقای خاتمی سرویس‌هائی به شکل همزمان وجود داشت، یعنی همه باهم یک نظر نداشتند ولی مشخصاً این مسأله آن قدر بالا گرفت که نمی‌توانستند بیشتر از اطلاعاتی که دادند ارائه کنند، همان اطلاعات هم در آن زمان خیلی بود، هیچ وقت در جمهوری اسلامی چنین پرونده‌ای این قدر باز نشد و بالا نگرفت.



در طول سال‌های گذشته فعالیت برای گردآوری اطلاعات در مورد مسائلی این چنین در تاریخ جمهوری اسلامی بسیار گسترده شده، برای نمونه در پیوند با اعدام‌های سال ۶۷ که سال‌ها پیش از قتل پدرتان صورت گرفت فعالیت‌های پژوهشی بسیار گسترده‌ای در جریان است، آیا این موج، مسائل مربوط به قتل پدر شما را هم در بر گرفت تا جزئیات بیشتری از این مسأله روشن شود؟



بیشتر از یک حدی نه خانواده‌ها و نه وکلا توانستند اطلاعات کسب کنند، همان سال ها وکلا و افرادی از خانواده‌ها تقاضا کردند و پرونده‌ها را خواندند ولی بخش‌های بزرگی از پرونده نبود، صفحه‌های پاره شده در این پرونده‌ها وجود داشت و بعد هم کسی نتوانست اطلاع بیشتری به دست آورد، حدس‌هائی هم که ما می‌زنیم قطعی‌ نیست، به من از نهادهای گوناگون پیشنهاد شد که دیه‌ای را بپذیرم و در حقیقت قاتلان پدرم را ببخشم یا این که حتی مسألۀ دیه نباشد و به صورت کتبی این قضیه را ببخشم، من این کار را نکردم، این‌ مسائل به من نشان دادند که پرونده هنوز بسته نیست!



ظاهراً چندین سال پیش از طریق خانم فروهر این موضوع مطرح شده بود که مسائل مربوط به قتل‌ها از راه نهادهای جهانی پیگیری خواهد شد، آیا به طور خاص در رابطه با پدر شما این مسأله صورت گرفت؟



بله، به کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر شکایت شده ولی متأسفانه اتفاقی نیفتاده، من چندین روز پیش از کانالی شنیدم که در ژنو برای همین کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر یک مسئول جدید تعیین شده که باید دوباره به او شکایت جدیدی ارائه شود ولی این خبر را به من دو روز پیش دادند و باید ببینیم به کجا می‌رسد، هنوز کاری که قابل عرض باشد انجام نشده است.
جنبۀ سیاسی قتل پدرتان و دیگر قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران آن قدر زیاد بوده که ظاهراً همۀ جنبه‌های دیگر این مسأله را تحت‌ تأثیر قرار داده، به لحاظ خانوادگی مهمترین تأثیری که این موضوع در بین بازماندگان گذاشت چه بود؟

من فکر می‌کنم برای هر فردی فرق می‌کند، چیزی که من همیشه به آن اعتقاد دارم این است که این مرگ به طور نمادین یک زندگی دوباره است، یعنی چه جوری شما دوباره یک زندگی را شروع کنید با یک سری قواعد تازه همه چیز را دوباره از آغاز یاد بگیرید، برای من باعث شد که کشورم را عوض کنم، این که در فرانسه چگونه زندگی کنم، درس بخوانم، همۀ‌ روند عادی زندگی من را به طور شخصی تحت‌الشعاع قرار داد ولی انسان یاد می‌گیرد که خودش را با شرایط وفق دهد و زندگی ادامه دارد، زمانی که پدرم از خانه بیرون رفت را کاملاً به یاد دارم، به من گفت: “شاید بر‌گردم با تو ناهار بخورم.” از سر کارش به من زنگ زد و گفت: “نمی‌توانم بیایم، جلسه دارم.” وقتی داشت به آن جلسه می‌رفت ربوده شد و دیگر هیچ وقت به خانه برنگشت، من هم فکر نمی‌کردم به آن شکل کشته شود، خیلی سؤال‌ها و اگرها هست که من هیچ وقت به آن فکر نکردم.

صدور حکم اعدام برای پنج نفر در کرمان

حکم اعدام ۵ شهروند در کرمان از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی این استان صادر شده است.

به گزارش دادگستری استان کرمان، پنج نفر به نام‌های "مهدی"، "مجتبی"، "امین"، "محمدمهدی" و "سهراب" به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر با حکم مرگ روبرو شده‌اند.
به گفته‌ی فرج الله کارگر، رئیس شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی کرمان اتهام این پنج نفر مشارکت در حمل ۷۸۳ کیلو و پانصد گرم تریاک و ۱۹۵ کیلوگرم مرفین است.

فرج الله کارگر مدعی شد: این گروه که تریاک را در ۹۶ کیسه و مرفین را در ۱۸۲ بسته آماده بارگیری جهت حمل به تهران کرده بودند، اما با تلاش ماموران اطلاعی موسوم به سربازان گمنام امام زمان در ساعت ۳ صبح دستگیر شدند.

وی افزود: این باند مواد را از شهرهای شرقی کشور تحویل گرفته و در واحد سرایداری یک مدرسه مخفی کرده بودند و زمانی که یک دستگاه تریلر برای جاسازی مواد مخدر به مدرسه رفته بود، همگی دستگیر شدند.

رییس شعبه دوم دادگاه انقلاب ادامه داد: از این باند ۳ دستگاه خودروی سواری، یک دستگاه وانت، یک دستگاه تریلر و یک دستگاه موتور سیکلت کشف و ضبط شده و این افراد علاوه بر مجازات اعدام، به مصادره اموال ناشی از جرم ارتکابی نیز محکوم شده‌اند.

وی یادآور شد که حکم اعدام این ۵ نفر در دادستانی کل کشور نیز تأیید شده است.

یک شهروند در شهرکرد در ملاءعام اعدام شد

صبح روز یک‌شنبه ۲۰ آذرماه سال جاری، یک شهروند در میدان دانش شهرکرد به دار آویخته شد.

به گزارش ایسنا، ‌ ساعت ۳۰: ۶ صبح روز گذشته حکم اعدام فردی که هویت وی تحت عنوان "کیانوش ش، ک، گ" اعلام شده است، به اتهام آدم ربایی و تجاوز به عنف با حضور دادستان شهرکرد، جمعی از مسئولان قضایی و انتظامی و عده‌ای از مردم شهرکرد در ملاء عام به اجرا درآمد.
بر اساس این گزارش این فرد سال گذشته با همدستی راننده یک خودرو تاکسی متعلق به خطوط بین شهری استان، اقدام به ربودن یک زن نموده و سپس به وی تجاوز کرده بود.

احمدرضا بهرامی، دادستان دادسرای عمومی و انقلاب شهرکرد در جریان اجرای این حکم گفت: "رای صادره در دادگاه کیفری استان پس از اعتراض متهم، در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور تائید و با موافقت رییس قوه قضاییه و رعایت تشریفات قانونی در ملاء عام به اجرا درآمد."