۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

گفتگو با مادر هانیه صانع فرشی: روزی که هانیه آزاد شود عید من است

گفتگو با مادر هانیه صانع فرشی: روزی که هانیه آزاد شود عید من است

هانیه صانع فرشی بهمراه شش وبلاگ نویس دیگر در تاریخ ٢٧ فروردین در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی تهران محاکمه و به اتهام توهین به مقدسات ، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه نظام به احکامی ناعادلانه محکوم شدند.

ایمان مسجدی و سپهر ابراهیمی هر کدام به هشت سال زندان، محمدرضا گلی‌زاده، هانیه صانع فرشی، به هفت سال زندان، حجت نیكویی و لادن مستوفی مآب به پنج سال زندان و امیر لطیفی به هفت سال زندان و ٧٤ ضربه شلاق محکوم شدند. احکامی که (غیر از حکم لادن مستوفی مآب) عینا در دادگاه تجدید نظر در مهرماه مورد تایید قرار گرفت.

همچنین پیش از رای دادگاه تجدید نظرمینا جعفری وکیل هانیه صانع فرشی به جرس گفته بود: "هانیه به هفت سال حبس به اتهام توهین به مقدسات و توهین به رهبری محکوم شد که متاسفانه اصلا در دادگاه بدوی حضور نداشتم و روند به این صورت است که دادگاه تجدید نظر برگزار نمی شود و لایحه دفاعیه را مطالعه می کنند و رای نهایی را صادر می کنند که متاسفانه در سیستم قضایی ایران این روند رسمی شده است و نیازی به تشکیل دادگاه برای تجدید نظر نمی بینند مگر در مواردی خاص. این ایراداتی است که ما همیشه مطرح کرده ایم که با این روند چگونه وکلا می توانند از موکلان خود دفاع کنند؟ و زمانیکه من قاضی صادر کننده رای را نمی توانم ملاقات کنم و حتی وکلا نمی توانند موکلان خود را که پرونده سیاسی دارند ملاقات کنند، دیگر چه می توانم بگوییم؟ متاسفانه این یکی از مشکلات وکلا است که مقامات قضایی باید پاسخگوی آن باشند."


هانیه صانع فرشی از اهالی شهر تبریز و دیپلمه است که هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته و تنها به علت فعالیت های فیس بوکی و اینترنتی بازداشت شد و دو ماه در انفرادی و تحت بازجویی های سنگین بوده است.


مادر هانیه با اشاره به دلتنگی ها و مشکلاتش ادامه می دهد: "هانیه که زندانی شده من هم تنها شدم و چون مسافت راه طولانی است من نمی توانم هر هفته از تبریز تا تهران را بروم. الان هم هوا خیلی سرد شده و هزینه ها هم زیاد است بخاطر همین این هفته نتوانستم به دیدنش بروم دلم هم خیلی برایش تنگ شده، اگر خدا بخواهد و بتوانم هفته دیگر به ملاقاتش می روم. متاسفانه از تلفن هم محروم است و نمی توانم با او حرف بزنم و از حالش خبردار شوم. وقتی از حالش خبر ندارم نگران و بی تابش می شوم حتی مدتی پیش که آبهای گرم زندان قطع بود و سیستم گرمادهی زندان کار نمی کرد خیلی نگران و ناراحت بودم... اما این دفعه در ملاقات که گفت این مشکلات برطرف شده خیالم راحت شد."


وی در خصوص مشکلات و شرایط دیگر زندان ادامه می دهد: "یک مسئله دیگری هم است که اینها هواخوری ندارند فقط یک حیاط خلوتی است که به هر نفر یک موزاییک می رسد و آنها را برای هوا خوری به فضای بزرگتر نمی برند...چند وقت پیش هم سالگرد فوت پدرش بود برای مرخصی اقدام کردیم اما اجازه ندادند.البته ملاقات حضوری هم نداشتیم اما در گفتگویی که دفعه پیش با شما داشتم آقای دادستان لطف کردند و الان با ملاقات حضوری ما موافقت می کنند."
مادر این وبلاگ نویس دربند با آرزوی آزادی او بیان می کند: "گفته اند اسم هانیه روی لیست زندانی هایی عفو خورده است اما عید غدیر آزاد نشد. البته هیچ زندانی سیاسی را آزاد نکردند و فقط بعضی از زندانی های غیر سیاسی آزاد شدند. اما تلفن که زدم گفتند بعضی از زندانیان سیاسی برای بیست و دوم بهمن ماه آزاد می شوند من هم چشم "انتظار" آزادی هانیه هستم."


این مادر تنها و رنج کشیده در پاسخ به این سوال که اگر روز بیست و دوم بهمن در منزلتان زده شود و هانیه وارد شود چه حس و حالی پیدا می کنید، می گوید: "من جز هانیه کسی را ندارم و تنها آرزویم "آزاد"ی هانیه ام است. روزی که هانیه از این در وارد شود عید من است و دیگر هیچ چیزی از خدا نمی خواهم...(با گریه و بغض این مادر تنها و دردکشیده امکان ادامه گفتگو دست نداد.)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر