طبق خبري که به کميته بين المللي عليه اعدام رسيده است٬ به زانيار و لقمان مرادي در روز شنبه ٣۱ ماه دسامبر ۲۰۱۱ نامه اي را نشان داده و به آنها اعلام کرده اند که اجراي حکم اعدام در دستور جانيان است . اين دو زنداني هنوز مطمئن نبوده اند که آيا اين حکم از سوي ديوان عالي حکومت اسلامي است و يا اينکه نهاد ديگري آنرا نوشته است. آنچه که مهم است وضعيت اين دو زنداني خطرناک است و بايد براي نجات اين دو جوان فورا دست به کار شد. زانيار و لقمان به اتهام " ترور پسر امام جمعه مريوان" دستگير شده اند.
زانيار اکنون ۲۲ ساله است . او پسر جواني است که در صدايش ترس وجود دارد و از رنجهايي که در دوره زندان به او رفته سخن ميگويد. زانيار باور نميکند که دنيا ساکت بنشيند و او را به دليل اعتراف به اتهاماتي که زير شکنجه و با تهديد به تجاوز جنسي از آنها گرفته اند٬ در ملا عام اعدام کنند. او از دنيا ميخواهد به کمک او بشتابيم.
او ميگويد به ما گفتند در دادگاه همه چيز را قبول کنيد سپس آزاد ميشويد. نه ماه در زندان سنندج چنان شکنجه ام کردند که بدنم آسيب زياد ديد٬ هيچ اقدامي براي معالجه من نکردند ما از ترس شکنجه ٬ هر آنچه آنها ميگفتند را تائيد ميکرديم من فقط ۲۰ سالم بود و تاب تحمل اين همه شکنجه را نداشتم... نه ماه اول دستگير شدنم در انفرادي بودم و همه ميدانند که انفرادي براي يک جوان بيست ساله چه معنايي دارد به اين شکنجه بايد کتک زدن و تحقير و توهين و آزارهاي روحي و جسمي و تهديد به تجاوز را اضافه کنيد تا وضعيت مرا کمي درک کنيد. او در بخشي از رنجنامه اش که براي افکار عمومي بين المللي نوشته ٬ ميگويد:
تا اينکه خواستند شکنجه های جنسی و بطور غير انسانی استفاده کنند، يک بطری را آورده بودند و می گفتند که بايد قبول کنی اگر قبول نکنی بايد روی اين بطری بشينی و همچنين تهديد به تجاوز جنسی می کردند و می گفتند خودت انتخاب کن يا قبول می کنی يا اين آخرين راهته،من هم به ناچار قبول کردم چون نمی توانستم اين نوع شکنجه ها را تحمل کنم و بشدت از ناحیۀ بيضه خونريزی و سوزش داشتم وديگر در برابر شکنجه های بی رحمانه دوام نداشتم. حتی هيچ دکتری برای معالجۀ من نياوردند.
لقمان ۲۶ سال دارد و ميگويد :
تعداد بازجوهای من ۶ تا ۷ نفر بودند و هر چند ساعت عوض می شدند و من حق خوابيدن و غذا خوردن و استراحت کردن را هم نداشتم و از روی تاريخ صفحات بازجويی می دانستم که سه شب و سه روز است که دارند از من بازجويی می کنند و من در حال بازجويی از بی خوابی و نداشتن استراحت خوابم می برد و از حال می رفتم ولی با شلاق زدن دوباره من را بيدار می کردند. چشم هايم داشت از بی خوابی کور می شد ولی باز هيچ توجهی نمی کردند و بعد از شکنجه های فراوان به من گفتند که تو بايد قبول کنی که آن ها را ترور کرده ای وگرنه به خانواده ات ضربه ی سنگينی می زنيم و خودت هم می دانی که از اينجا نمی توانی بيرون بروی و من هيچ اتهامی را قبول نکردم و بازجوها می خواستند از شکنجه های جنسی استفاده کنند و من هم به ناچار برای شکنجه هايی که می خواستند بکنند، تمام حرف های آن ها را قبول کردم و هرچه می گفتند، می نوشتم و بعد از اينکه همه ی حرف های آن را در مورد ترور نوشتم به من گفتند که تو تنها يک راه حل برای بيرون رفتن از اينجا داری و راه حل اين است که به اقبال مرادی زنگ بزنی و بهش بگويی که من تير خوردم و زخمی هستم و در مرز باشماق گير کردم. بيا دنبالم. تا بيايد و ما هم او را ترور کنيم و بکشيم.
از زندان قزل حصار کرج خبر ميرسد که ۱۷ نفر را به سلولهاي انفرادي منتقل کرده اند و احتمال اجراي حکم اعدام آنها در اين روزها وجود دارد. اسامي ۱٣ نفر را که از طرف " فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" منتشر شده است٬ در اينجا ملاحظه ميکنيد:
غلامرضا فاروغ بابل زهي ۲۸ ساله از شهروندان افغانستاني
عليرضا جاويد شيرازي ٣۸ ساله
عزيز شکري ۲۴ ساله که بدليل ۲۰ گرم هروئين ميخواهند او را اعدام کنند.
محسن کاکاوند ٣۲ ساله
حسن پناهي ۴۵ ساله
محمود کرماني
يدالله محمدي ۴۰ ساله
عبدالرعوف بروهي ۴۰ ساله
اصغر شيخ ستوده
عبدالحميد ده مرده
سعيد رضا زاده ۲۶ ساله
محمد درويشي ۲۷ ساله
کميته بين المللي عليه اعدام ضمن محکوم کردن جنايات و وحشيگريهاي حکومت شکنجه و اعدام از همگان دعوت ميکند که به اين رفتار وحشيانه و سنگدلانه حکومت اسلامي اعتراض کرده و در سال ۲۰۱۲ موج گسترده اي از اعتراضات را عليه اين حکومت و عليه احکام اعدام دامن بزنند.
کميته بين المللي عليه اعدام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر